سیستم کشت بدون خاک، یک سیستم تغذیه گیاهی است که نارساییهای موجود در کشتهای مرسوم مانند ساختمان فقیر خاک از لحاظ مواد غذایی، زهکشی ضعیف و بافت ناهمگن خاک، علفهای هرز و عوامل بیماریزای موجود در خام را برطرف میسازد. این سیستم هنگامی مناسب و قابلاستفاده است که خاک خوب و قابلکشت در محل مورد کشت موجود نبوده و در آن خاک، عوامل بیماریزای خاکزی غیرقابلکنترل وجود داشته یا منافع شخصی در نظر باشد. کنترل خودکار (اتوماتیک) موجود در کشت بدون خاک، برخی از امور اجرایی مانند میزبان و زمانبندی کوددهی و حاصلخیز نمودن خاک و آبیاری را آسان میسازد ولی پرورشدهنده با مسائل دیگری مانند تعدیل مواد غذایی و همه عوامل فیزیکی و زیستی مؤثر در رشد روبهرو میشود.
سیستم کشت بدون خاک دارای خاصیت تامپونی کمی برای کنترل و نگهداری pH موردنیاز گیاهان است؛ بنابراین پرورشدهنده باید pH و مواد غذایی لازم را کنترل کرده و در دسترس گیاه قرار دهد و از تجمع مواد مسمومکننده در محلول نیز جلوگیری به عمل آورد. هرگونه اختلال در کار سیستم کشت منجر به پژمردگی پرشتاب و بروز تنش شدید در گیاه خواهد شد. با وجود این که سیستم کشت بدون خاک در آغاز به طور معمول بدون عوامل بیماریزا میباشد ولی در اثر بیاحتیاطی ممکن است بهآسانی آلوده شده و افت زیادی در محصول دیده شود، ولی عیب بسیار مهم این سیستم، هزینه بسیار بالای آن است.
کیفیت آب:
در بسیاری از نقاط جهان کیفیت آب میتواند به دلیل آلودگی توسط انواع مواد معدنی و آلی چالش اصلی برای کشت بدون خاک میباشد. حتی آب مورداستفاده در زراعت نیز باید توسط پرورش دهندگان با حساسیت بیشتری موردتوجه قرار بگیرد. با توجه به اینکه بیشتر سیستمهای کشت بدون خاک به مقادیر قابلتوجهی از آب به نسبت خالص نیاز دارند، کیفیت آب اهمیت بسیار بالایی دارد. بهترین منابع آب به طور معمول دارای مواد و عناصری هستند که میتوانند رشد گیاه را تحتتأثیر قرار دهند. حتی آب باران جمعآوریشده نیز میتواند دارای موادی باشد که رشد گیاه را متأثر سازد؛ بنابراین، برای هر نوع سیستم کشت بدون خاک، یک آزمون تجزیهوتحلیل کامل از آب مورداستفاده ضروری به نظر میرسد. اگر آب موردنیاز از یک رودخانه یا منابع سطحی دیگر میشود این تجزیهوتحلیل باید شامل هم مواد آلی و هم معدنی باشد. در غیر این صورت، ارزیابی عناصر معدنی برای تعیین ترکیب و غلظت عناصر، کافی است. منابع طبیعی آب میتوانند دارای غلظتهای قابلتوجهی از برخی عناصر ضروری موردنیاز برای گیاهان (به طور خاص، کلسیم و منیزیوم) باشند. در مناطقی که آب از سفرههای سنگ آهکی تهیه میشود ممکن است غلظت کلسیم و منیزیوم در آب به ترتیب 100 و 30 میلیگرم در لیتر باشد. برخی از آبهای طبیعی، دارای غلظتهای بالایی از سدیم و آنیونهایی مانند بیکربنات (HC03-)، کربنات(CO32-)،سولفات (SO42-) و کلراید(CL–)هستند. در برخی مناطق، بر(B)ممکن است در غلظتهای به نسبت بالا یافت شود. در برخی از آبهای طبیعی نیز سولفید(S–) بهصورت سولفید آهن که بوی تخممرغ گندیده به آب میدهد، وجود دارد.
آب سطحی ممکن است دارای عوامل بیماریزا یا جلبک نیز باشد که در ص.رت استفاده، مسائل زیادی را به همراه خواهد داشت. جلبک در بیشتر سیستمهای کشت بدون خاک با شتاب رشد کرده و لولهها و دریچهها را مسدود میسازد؛ بنابراین تصفیه آب یا پیش تیمارهای دیگر برای داشتن اطمینان از این که آب مورداستفاده برای تهیه محلول غذایی هیچگونه عامل(های) بیماریزا یا مواد معلق را ندارد، ضروری به نظر میرسد. در بیشتر موارد، اعمال برخی از تیمارها برای تهیه و نگهداری محلولها ضروری است. در مناطقی با آب سنگین ممکن است کلسیم و منیزیوم کافی در آب وجود داشته باشد که این میزان میتواند همه یا بخشی از نیاز گیاه به این عنصر را برطرف سازد. علاوه بر این غلظت عناصر کممصرف نیز بهاندازه کافی بالا بوده و نیاز اولیه به افزودن این عناصر به محلول غذایی را کاهش داده و یا برطرف میسازد. وجود مواد شیمیایی مانند آفتکشها و علفکشها میتواند به میزان قابلتوجهی رشد گیاه را تحتتأثیر قرار دهد. آب حاصل از منابع سطحی باید برای این نوع از مواد شیمیایی نیز تجزیه و تحلیل شوند.
تصفیه آب و محلول غذایی:
هرگونه ماده معلق در آب باید با عبور دادن آب از یک حوضچه شنی یا سامانههای تصفیه دیگر زدوده شود. مواد معلق ممکن است حامل عامل(های) بیماریزا یا منبعی برای جلبکها باشند یا موجب رسوب برخی از عناصر در هنگام تهیه محلول غذایی شوند.
محلول غذایی با مصرف پیوسته در یک سامانه چرخشی بسته نهتنها به لحاظ شیمیایی (در اثر جذب عناصر توسط ریشه گیاه) بلکه در اثر اضافهشدن مواد در اثر تخریب ماده گیاهی، عمل معکوس ریشههای گیاه و آزاد شدن مواد موجود در محیطهای کشت، تغییر مییابد؛ بنابراین، محلول غذایی ممکن است در اثر اضافهشدن رسوبهای معلق، موجودات ذرهبینی و جلبکها به آن حالتی کدر مانند به خود بگیرد. برای مصرف کوتاهمدت (کمتر از هفت روز)، تغییر در ظاهر محلول غذایی اهمیت کمی دارد. با وجود این اگر محلول غذایی قرار است تا در یک دوره زمانی درازمدت (بیش از پنجروز) مصرف شود و عناصر غذایی به طور پیوسته به آن اضافه شود نیاز به توجه ویژهای دارند.
پرورشدهنده دارای چند گزینه برای تصفیه محلول غذایی است. سامانههای تصفیه حوضچهای میتوانند مواد معلق 50 µ و بزرگتر را حذف کنند. زدودن ذرات زیر 50 میکرون نیاز به نصب یک سامانه تصفیه پیشرفته مانند صافیهای ریز منفذ دارد. ین سامانه قادر به زدودن مواد ذرهبینی بهاندازه کمتر از یک میکرون است؛ بنابراین چنین سامانهای نهتنها مواد آلودهکننده بزرگ بلکه برخی از عاملهای بیماریزا را نیز از محلول غذایی حذف میکند. تصفیه محلول غذایی، عملی رایج نیست و تنها در سامانه آبیاری قطرهای از آن استفاده میشود. در صورت محدود بودن منابع آب ممکن است استفاده دوباره از محلول غذایی ضروری باشد که در این شرایط، تصفیه محلول غذایی اهمیت بسیاری خواهد داشت.
اندازه، نوع و نصب دیگر وسایل موردنیاز برای یک سامانه تصفیه، بسته به حجم آب، میزان مصرف و میزان مواد تجمع یافته در محلول غذایی متغیر است. برای عمل تصفیه به طور معمول از صافیهای فشنگی استفاده میشود، چون با بیشتر سیستمهای کشت بدون خاک سازگار بوده و فشنگها را میتوان بهآسانی خارج و تعویض کرد. وسایل نقلیه باید در مسیر لوله خروجی که از مخزن به بستر رشد منتهی میشود، قرار داده شود. برای کنترل بخشی از موجودات ذرهبینی (مانند باکتریها)، علاوه بر استفاده از صافی ریز منفذ، محلول غذایی را میتوان در معرض اشعه فرابنفش قرارداد. این عمل میتواند با تعبیه دو لامپ 16 واتی در مسیر عبور محلول غذایی (با شتاب 5/13 لیتر در دقیقه) صورت پذیرد.
فرمول محلول غذایی:
باوجود این که فرمولهای بسیاری برای تهیه محلول غذایی منتشر شده است ولی از مناسب بودن آنها نسبت به سیستم پرورشی و نیازهای یکگونه گیاهی ویژه، چشمپوشی شده و از میان این فرمولها تنها اشکال تغییریافته محلول هو گلند و آرنون به طور گسترده مورداستفاده قرار میگیرند. بسته به گونه گیاهی، نیاز به تغییر دادن ترکیب و جایگزینکردن زمانبندیشده محلول غذایی وجود دارد. برخی از گیاهان به عناصر خاصی بسیار حساس هستند؛ بنابراین یک فرمول ممکن است برای یک محصول بهخوبی عمل کند ولی برای دیگر گیاهان پاسخ مناسبی ندهد.
کنترل محلول غذایی:
همه سامانههای مدیریت محلول غذایی (باز یا بسته) باید امکان کنترل دقیق ترکیب محلول غذایی تهیه شده، با تجزیه آزمایشگاهی ارزیابی شود. چنین تجزیهای تضمین میکند که همه عناصر موجود در محلول غذایی در غلظت موردنظر وجود داشته باشند.
در سامانه توزیع چرخشی بسته، اضافهکردن آب به محلول غذایی برای حفظ حجم معمول آن ضروری است و اهمیت بسیاری دارد. بهعلاوه برخی از عناصر که در تشکیل آب درگیر هستند با آب حذف میشوند. اکنون این پرسش مطرح میشود که چه میزان از عناصر باید به محلول غذایی اضافه شود. یک روش معمول، استفاده از مقیاس هدایت الکتریکی(EC) محلول غذایی است که روشی را برای تعیین میزان افزودنی موردنیاز فراهم میسازد ولی این مقیاس، تغییر در غلظت یک عنصر خاص را مشخص نکرده و برای این منظور به تجزیه کامل محلول نیاز است.
عناصری که احتمال میرود در اثر استفاده، بیشترین تغییر را در محلول غذایی نشان دهند نیتروژن و پتاسیم است. یک روش ممکن، رقیق کردن فرمول محلول غذایی آغازین (تنها برای عناصر پرمصرف) و اضافهکردن آن بهصورت آب تنظیمی است. این محلول در غلظت حدود یکسوم یا یکچهارم غلظت محلول غذایی اصلی تهیه میشود. عناصر کممصرف هرگز نباید در محلول غذایی تنظیمی وجود داشته باشند تا احتمال آسیب ناشی از زیاد بود آنها به کمترین میزان برسد. فسفر نیز عنصری است که باید از این محلول حذف شود.
عامل دیگری که باید موردتوجه قرار بگیرد عناصری هستند که در محیطهای ریشه دهی، باقیمانده و میزان آن به ویژگیهای محیط کشت، ترکیب محلول غذایی و فراوانی چرخشی محلول غذایی بستگی دارد. یک اندازهگیری مهم که برای برخی از سیستمهای پرورشی توصیه میشود برداشت دورهای بخشی از محلول غذایی از محیطهای ریشه دهی و تعیین هدایت الکتریکی این است که در صورت بالا بودن آن باید اقدام به شستشوی آنها با آب نمود. برای مثال در صورت استفاده از سنگریزه بهعنوان محیط ریشه دهی ممکن است باگذشت زمان یک لجن سفید خاکستری که به طور عمده شامل رسوب فسفات و سولفات کلسیم است ظاهر شود و عناصر دیگر بهویژه عناصر کممصرف را نیز به دام اندازد. این لجن میتواند منبعی از عناصر برای جذب توسط گیاه باشد و بهکارگیری آن توسط گیاه میتواند بهتدریج یا ناگهانی تغییر محسوسی را در محتوای عناصر موجود در گیاه ایجاد کند که نتایج نامطلوبی به همراه خواهد داشت؛ بنابراین لازم است تا کنترل تجمع لجن، بخشی از برنامه سامانه مدیریت محلول غذایی باشد
pH:
به نظر میرسد pH مناسب محلول غذایی،5/6-6 باشد ولی بیشتر محلولهای غذایی در زمان تهیه، pH بین 6-5 خواهند داشت و در صورت رسیدن pH محلول غذایی به طور محسوس قابلیت دسترسی گیاه به عناصر بهویژه عناصر کممصرف را تغییر میدهد بهطوری که در pH پایین، جذب بیش از اندازه و در pH بالا در اثر رسوب کردن، از محلول غذایی حذف میشوند؛ بنابراین کنترل دقیق pH برای حفظ عناصر ضروری در محلول و جلوگیری از مسمومیت ناشی از جذب بیش از اندازه اهمیت دارد. روش دیگر کنترل و به کمینه رساندن اثر pH، استفاده از شکلهای کلاته عناصر کممصرف است. این باور وجود دارد که در سیستم کشت محلول در حال جریان، pH محلول غذایی اهمیت کمتری در مقایسه با سیستمهای ساکن دارد و pH بین 5 و 7 باقی میماند؛ بنابراین نیاز کمی به کنترل pH در سامانههای مدیریت محلول در حال جریان احساس میشود. کنترل pH میتواند با گزینش ساده نسبت ویژهای از یونهای نیترات به آمونیوم در هنگام تهیه محلول غذایی به دست آید. اگر نسبت نیترات به آمونیوم بیش از 9 به 1 باشد pH محلول باگذشت زمان گرایش به افزایش خواهد داشت. ولی در نسبتهای 8 به 1 یا کمتر، pH باگذشت زمان کاهش خواهد یافت. ترکیبهای متناسب از نمکهای مونو یا دی هیدروژن فسفات HPO42 یا H2po4– کلسیم یا پالسیم نیز باگذشت زمان، pH را تااندازهای کنترل خواهد کرد.
نوسانهای روزانه pH،در نتیجه تغییر قابلیت حلالیت CO2 در محلول غذایی رخ میدهد. با وجود این، این تغییرات با اندازهای نیست که نیاز به تنظیم روزانه داشته باشد. pH محلول غذایی میتواند پس از هر دوره مصرف از راه دیدهبانی مداوم pH و در صورت نیاز افزودن یک اسید یا قلیا برای کاهش یا افزایش pH تنظیم شود. محلولهای هیدروکسید سدیم یا هیدروکسید پتاسیم قلیاهای مناسب برای افزایش pH هستند. هیدروکسید آمونیومم نیز میتواند برای این منظور به کار رود ولی جابهجایی سالم آن دشوار بوده و افزودن یون آمونیوم به محلول غذایی ممکن است مطلوب نباشد. اسید نیتریک، اسیدسولفوریک و اسید هیدروکلریک میتواند برای پایین آوردن pH به کار روند. اسید فسفریک نیز میتواند برای این منظور استفاده شود ولی کاربرد آن به میزان فسفر محلول خواهد افزود که این امر ممکن است اثرات نامطلوبی به همراه داشته باشد. آن گروه از اسیدها و قلیاها که دارای یک یا بیش از یک عنصر غیرضروری هستند، مطلوبیت کمتری در مقایسه با اسیدها یا قلیاهای بدون عناصر ضروری دارند؛ بنابراین هیدروکسید سدیم بهعنوان قلیا و اسیدسولفوریک و اسید هیدروکلریک بهعنوان اسید ترجیح داده میشوند و محلولهای کنترل pH که بهصورت تجاری برای استفاده در محلولهای غذایی در دسترس هستند به طور معمول از این مواد ساخته میشوند.
برخی از گیاهان به طور مؤثر pH محلول را در مجاورت ریشههای خود کاهش میدهند. این عمل توانایی آنها را در جذب برخی از عناصر مانند آهن افزایش میدهد. در چنین حالتی اگر pH محلول غذایی به طور ثابت بالاتر از pH طبیعی آن تنظیم شود میتواند در توانایی طبیعی گیاه در افزایش قابلیت جذب یونی تداخل ایجاد کند؛ بنابراین برخی پیشنهاد میکنند که pH محلول غذایی نباید به طور پیوسته تنظیم شود و باید اجازه داده شود تا pH طبیعی وضعیت خود را به دست آورد. این امر ممکن است در مورد گونههای گیاهی حساس به آهن یک عمل مطلوب باشد.
دما:
دمای محلول غذایی هرگز نباید کمتر از دمای هوای محیط باشد. این حالت بهویژه در سیستمهای کشتی که ریشههای گیاه به طور متناوب در معرض حجم زیادی از محلول غذایی قرار میگیرد اهمیت بسیاری دارد. در روزهای گرم هنگامی که نیاز اتمسفری در گیاهان بالاست تماس ریشه با محلول غذایی که دارای دمایی کمتر از دمای محیط است منجر به پژمرده شدن گیاهان میشود چون ریشههای واقع در محلول غذایی خنک یا سرد نمیتوانند آب و عناصر کافی برای برآورده ساختن نیازهای حاصل از هوای گرم و نور زیاد جذب کنند. قرارگرفتن پیدرپی ریشههای گیاهان در محلول غذایی خنک منجر به کاهش رشد گیاه، میوه نشینی ضعیف، کاهش کیفیت محصول و تأخیر در بلوغ آن میشود. در چنین شرایطی ممکن است گرمکردن محلول غذایی برای پرهیز از بروز تنش ضروری باشد. از سوی دیگر، گرمکردن محلول غذایی تا دمایی بالاتر از دمای محیط نیز ممکن است سبب آسیبدیدن گیاهان شود.
هدایت الکتریکی(EC):
بیشتر فرمولهای محلول غذایی دارای EC کمتر از 3 dS/m در هنگام تهیه هستند. در یک فرمول محلول غذایی اثر نمک میتواند با گزینش و استفاده از ترکیباتی که دارای شاخصهای نمک پایین هستند به کمینه رسانده شود. باگذشت زمان یا استفاده دوباره از محلولهای غذایی، مشکل مربوط به نمک محلول افزایش مییابد و این مشکل هنگامی گسترش مییابد که در روزهای گرم و رطوبت پایین مقادیر قابلتوجهی از آب هنگام تماس با ریشههای گیاهان با شتاب از محلول غذایی خارج شود. اگر این کاهش جبران نشود EC محلول غذایی افزایشیافته و درصورتیکه محلول غذایی دوباره به چرخش افتد و کاهش آب بیدرنگ جبران نشود این مشکل تشدید خواهد شد. مقیاس EC محلول غذایی میتواند برای تعیین میزان تکمیل کردن دوباره عنصر غذایی موردنیاز پیش از استفاده دوباره از محلول، به کار رود. اگرچه این برنامه مدیریت محلول غذایی نتایج خوبی به همراه دارد ولی میزان کاهش تکتک عناصر از محلول غذایی را که در اثر جذب بهوسیله ریشه یا باقیماندن در محیط ریشه دهی رخ میدهد، به دست نمیدهد. در کشت گیاهان در راک وول یا کیسه پرلیت میتوان میزان EC مقداری از محلول باقیمانده در قالب راک وول یا پرلیت را تعیین کرد و در صورت نیاز به زدودن نمکهای تجمع یافته، با آب شستشو داد.
روشها و زمانبندی توزیع محلول غذایی:
زمانبندی و روشهای مورداستفاده برای توزیع محلول غذایی به ریشههای گیاهان، در تعیین ترکیب آن نقش دارد. برای کاربرد یک محلول غذایی، زمانبندی بر پایه نیاز گیاه به آب صورت میگیرد و پرورشدهنده ممکن است محلول غذایی را هنگامی بکار برد که در آن هنگام گیاه نیازی به عناصر غذایی نداشته باشد. باوجود این اگرچه آبیاری گیاهان با آب خالص در بیشتر سیستمهای پرورشی رایج، عملی معمول نیست ولی مطلوب خواهد بود.
اندازه حجم ریشه نیز یک عامل مهم در جذب آب و عناصر غذایی است. با افزایش سطح ریشه، جذب آب و عناصر غذایی نیز افزایش مییابد ولی این که چه میزان و حجم از ریشه برای تضمین برآورده شدن نیازهای آبی و غذایی گیاه لازم است، مشخص نیست. مدارکی وجود دارد که نشان میدهد حجم ریشه در مقایسه با فعالیت ریشه اهمیت کمتری دارد و وجود یک حجم بزرگ ریشه ممکن است برای رشد و نمو گیاه زیانبار باشد. متداولترین روش توزیع محلول غذایی که امروزه در سیستمهای کشت کیسهای و قالبی به کار میرود روش آبیاری قطرهای است که محلول غذایی را بهصورت متناوب در اختیار گیاه قرار میدهد.
بر پایه جدول زمانی از پیش تعیین شده، محلول غذایی از مخزن بهطرف نازلها جریان مییابد. میزان و شتاب جریان بسته به مرحله رشد گیاه، شرایط جوی و غیره تنظیم میشود. هنگامی که سامانه روشن است ناحیه اطراف نقطه توزیع با محلول غذایی اشباع شده و پس از خاموش شدن، محلول غذایی زهکش میشود و محیطی را برای ریشه ایجاد میکند که ممکن است برای گیاه بهترین نباشد. با زهکش شدن محلول غذایی، هوا به محیط ریشه دهی وارد میشود. به طور معمول محلول غذایی کافی بکار برده میشود تا این که ناحیه پیرامون قطرهچکان بیدرنگ شسته شده و هرگونه عناصر غذایی تجمع یافته غیرقابلاستفاده به بخشهای عمیقتر کیسه یا قالب انتقال یابد و از پایین کیسه یا قالب که به طور معمول باز است همراه با محلول غذایی اضافی خارج شود. بهطورکلی بر پایه تجزیه مقداری از محلول غذایی خارج شده از محیط ریشه دهی و تعیین هدایت الکتریکی آن، آب به طور دورهای برای شستشوی محیط ریشه دهی از هرگونه نمک تجمع یافته به کار میرود.
در سیستمهای جزرومدی، محلول غذایی از مخزن به محیط ریشه دهی پمپ میشود و برای یک دوره زمانی کوتاه با محلول غذایی اشباع میشود و پس از آن اجازه داده میشود تا محلول از محیط ریشه دهی خارج شده و به مخزن بازگردد. گیاهان میتوانند آب و عناصر غذایی را از این محیط مرطوب به دست آورند. در این سیستم توزیع محلول غذایی نیز ریشهها یک محیط در حال تغییر را تجربه میکنند که ممکن است برای بهترین رشد و گسترش گیاه، بهینه و مناسب نباشد. باوجود این، وضعیت گیاه به طور معمول رضایتبخش است. با خشکشدن محیط ریشه دهی (شن و سنگریزه دو ماده رایج برای چنین سیستمهایی هستند) تجمع عناصر غذایی غیرقابلاستفاده بهصورت رسوب رخ میدهد. رسوب به طور عمده مخلوطی از فسفات و سولفات کلسیم است که عناصر دیگر را نیز به دام میاندازد؛ بنابراین محیط ریشه دهی به طور دورهای نیازمند شستشوی شدید یا جایگزینی است، چون تجمع رسوب، رشد و نمو گیاه را به میزان قابلتوجهی تحتتأثیر قرار میدهد.
نمایی از سیستم آب کشت جزر و مدی نمایی از سیستم ساکن هوادهی شده
در سیستمهای ساکن هوادهی شده، ریشهها در یک محلول غذایی که به طور پیوسته هوادهی میشود، غوطهور میشوند. بسته به حجم محلول غذایی در برابر شکار گیاهان، ترکیب محلول غذایی به میزان قابلتوجهی تغییریافته و نیازمند پرکردن دورهای است.
در سیستم کشت NFT لایه نازکی از محلول غذایی در مسیری که توسط ریشههای گیاهان اشغال شده است جریان مییابد. در طول مسیر، ویژگیهای محلول غذایی با دور شدن از نقطه ورود به کانال به میزان قابلتوجهی تغییر مییابند بهطوری که در آغاز اکسیژن موجود در محلول غذایی به اتمام رسیده و سپس تغییری در ترکیب عناصر محلول رخ میدهد؛ بنابراین طول کانال اهمیت زیادی دارد. با افزایش حجم ریشه، محلول غذایی از میان ریشهها از روی توده ریشه جریان مییابد که باگذشت زمان میتواند وضعیت گیاه را به میزان زیادی تحتتأثیر قرار دهد.
نمایی از سیستم کشت NF
منبع:کتاب گوجهفرنگی.دکتر مهدی بهنامیان، دکتر مهدی حسن پور، دکتر سارا دژستان.نشر آییژ