تاریخچه کاشت:
موطن آن مرکز و جنوب آمریکاست. اولین کشورهایی که نسبت به کاشت آن اقدام کردند مکزیک و پرو بودند. پس از کشف آمریکا توسط کریستف کلمب به اروپا برده شد. در اسپانیا و ایتالیا به تصور آنکه میتوان بهعنوان ادویه از آن استفاده کرد به طور وسیع کشت و به فلفل اسپانیایی مشهور شد و از طریق کشورهای شرق اروپا به آسیا راه یافت. به طور خلاصه سابقه کشت مزرعهای آن طولانی است ولی کشت گلخانهای آن در حال حاضر در مناطق گرم و نیمه گرم در فضای باز (مزرعه) و در اروپا در گلخانهها کشت میشود. سابقه کشت و کار آن در ایران چندان قدمت ندارد بهطوریکه تولید گلخانهای آن از سال 1370 به بعد رواج پیدا کرد.
ویژگیها:
فلفلدلمهای به نامهای sweet pepper و Bell pepper نامیده میشود.گیاهی است مخصوص فصل گرم و از خانواده Solanacea با نام علمی Caspicum annum.
شرایط محیطی لازم برای پرورش در گلخانه:
درجه حرارت:
فلفل محصول فصل گرم است و دمای نسبتاً زیاد را میپسندد. برای نمو گیاهان در روز دمای 26-24 درجه سانتیگراد و در شب 18-16 درجه سانتیگراد مناسب است. در محدوده دمایی 15-4 درجه سانتیگراد رشد بسیار کم خواهد بود. دمای بیشتر از 32 درجه سانتیگراد در روز و کمتر از 15-10 درجه سانتیگراد باعث کاهش شدید میوه و ریزش گلها میشود. دمای بیشتر از 32 درجه سانتیگراد در روز باعث ایجاد دانههای گرده عقیم خواهد شد. میوهها در دمای بالای 30-29 درجه سانتیگراد کوچک و بدشکل میشوند؛ بنابراین تهویه و 30 درصد سایه دهی گلخانه در اواخر بهار، تابستان و اوایل پاییز در کاهش دما و افزایش تشکیل میوه مؤثر است.
دمای کم در حدود 15-4 درجه سانتیگراد در ابتدای گلدهی و تشکیل میوه باعث پهن شدن میوهها و ایجاد میوههای پارتنوکارپ میشود؛ بنابراین انتخاب و یا استفاده از ارقام با میوههای کشیدهتر برای تولید زمستانه مطلوب است.
دمای کم زمستان باعث کاهش گردهافشانی و تشکیل میوه میشود. همچنین باعث تأخیر در بلوغ میوهها خواهد شد. درهرحال بهترین دما برای تشکیل میوه 22-18 درجه سانتیگراد است. گاه گفته میشود فلفل در مقابل دمای نسبتاً پایین (16 درجه سانتیگراد) با کاهش تعداد برگها و افزایش گلها مواجه میشود.
نور:
نور کم در ماههای زمستان باعث ریزش گلها و غنچهها و حتی گاه باعث ریزش برگها میشود. در مناطق معتدل در ماههای زمستان از نور مصنوعی استفاده میشود. کاهش نور در تابستان به علت سایهاندازی، رشد رویشی گیاه را افزایش میدهد؛ ولی باعث کاهش تشکیل گل و کاهش عملکرد گیاه میشود. فلفل در هوای سرد بسیار حساس به نور شدید است.
رطوبت نسبی:
هفتههای اول رشد 80-70 درصد مناسب است.
ارقام فلفلدلمهای:
اغلب ارقام مورداستفاده در گلخانهها هیبرید هستند و دارای ارقام با رنگ میوه نارنجی – زرد، قرمز، بنفش، قهوهای، فسفری و سفیدمی باشند. ارقام بنفش، قهوهای و. سفیدرنگ به علت تقاضای کمی که دارند کاشت محدودتری دارند. امروزه به کمک علم اصلاح ارقام مقاوم به حشرات و بیماریها و ارقامی که کمتر حساس به تغییرات شرایط محیطی هستند ایجاد شده است که این ارقام عملکرد و کیفیت بهتری نیز دارند. از جمله ارقام قرمزرنگ parkerr,Triple 4 و Lorca را میتوان نام برد.رقم Kelvin دارای رنگ زرد است.ارقام قرمز و زردرنگ هم به طور متوسط 7/10-7/8 کیلوگرم در هر مترمربع و ارقام قهوهای و بنفش هم به طور متوسط 7/7 کیلوگرم در هر مترمربع عملکرد دارند. از ارقام نارنجی میتوان امیلی و پارامو رانام برد. این ارقام 7/9-8/6 کیلوگرم در هر مترمربع عملکرد دارند.
کاشت بذر و پرورش نشا:
بذرکاری در سینی کاشت در مخلوط 90-80 درصد پیت و 20-10 درصد پرلیت ریز یا مخلوط پرلیت و ورمیکولیت انجام میشود. دمای لازم برای جوانهزنی بذر 29-26 درجه سانتیگراد بوده و طی 25-8 روز جوانهزنی انجام میشود.8-6 هفته زمان لازم است تا نشاهای آماده انتقال شوند. نشاهای بزرگتر زودتر به میوه خواهند نشست؛ اما اقتصادی نیست. بهترین دمای نمو نشاها 24 درجه سانتیگراد در روز و 18 درجه سانتیگراد در شب است.
تهیه بستر کاشت:
کشت هم در بسترهای خاکی و هم در محیطهای هیدروپونیک (بدون خاک) انجام میشود. خاک موردنیاز برای کاشت فلفل باید زهکش مناسب داشته و قابلیت نگهداری آب در آن مناسب باشد. معمولاً خاکهای لوم شنی و حتی لوم رسی مناسب است.pH مناسب 8/6-6 و گاه 6/6-8/5 است. خاکهای قلیایی برای کاشت فلفل مناسب نیست.
فلفل به خاکهای با حاصلخیزی زیاد نیاز ندارد. خاک اسیدی باعث کاهش جذب کلسیم و در نتیجه پوسیدگی گلگاه و نیز باعث کاهش Mg میشود. در روش کشت بدون خاک در گلدان یا کیسههای پلیاتیلنی حاوی بستر انجام میشود. برای این منظور از گلدانها 15-12 لیتری و یا کیسههای پلیاتیلنی به طول یک متر استفاده شده و توسط پرلیت، پوست درخت کاج یا مخلوط پیت پر میشود. این بسترها 3-2 بار قابلاستفاده هستند.
درصورتیکه کشت در گلدان یا کیسه انجام میشود باید زهکش گلدانها 20-15 درصد محلول داده شده به گلدانها باشد تا اطمینان حاصل شود که گیاهان مواد کافی دریافت میکنند و هم از تجمع املاح ممانعت شود. استفاده از کشت بدون خاک باعث بهحداقلرساندن بیماریهای خاکزاد میشود؛ اما نوع بستر و محلول دهی، عمق کاشت، فاصله قطرهچکانها و… میتواند منجر به آسیبهای موضعی در گیاه شود که متعاقباً باعث آلودگیهای قارچی و اختلال در جذب نرمال آب و محلول غذایی خواهد شد.
انتقال نشاها:
در بستر خاکی کشت بهصورت جوی و پشته و یا در کرتهای مسطح انجام میشود. فاصله ردیفها 90-75 سانتیمتر و فاصله بوتهها روی ردیفهای 45-40 سانتیمتر در نظر گرفته میشود. در کشت دو ردیف فاصلهها بهتناوب 50 و 120 سانتیمتر می به شاد. در روشهای هیدروپونیک یک گیاه در گلدانهای 15-12 لیتری کاشته شده و گلدانها بهصورت یک یا دو ردیف به دنبال هم چیده میشوند. در این روش تراکم بوتهها 4-3 بوته در هر مترمربع است در روش کیسهای در کیسه هایی به طول یک متر 4-3 گیاه کشت میشود. عمق کاشت نشاها باید تا بالای گره لپه ای باشد. در این صورتبنیه نشاها بیشتر، میوه دهی سریع تر و کا محصول بیشتر خواهد بود و از همه مهمتر مشکل پافیلی شدن کمتر خواهد بود.
پس از نشاکاری بایستی خاک اطراف بوتهها فشرده شود. استفاده از استارتر هنگام نشاکاری برای شاداب شدن سریع نشاها توصیه میشود. این استارتر حاوی مقادیر زیادی فسفر است. به عنوان مثال توصیه میشود برای نمو سریع ریشه ها 15-12 لیتر کود با ترکیب 17-52-10 را در 190 لیتر آب حل و استفاده شود و یا از استارترهای با ترکیب 0-34-10 یا 0-46-18 استفاده شود. فسفر باعث نمو سریع ریشه، زود گلدهی و و محصول زیاد خواهد شد.
معمولا نشاهای فلفل اگر برای 8 هفته یا بیشتر در خزانه نگهداری ود معمولا تولید غنچه و گل خواهد کرد که باید هنگام انتقال نشاها به زمین اصلی این غنچه ها حذف شوند تا گیاهچه ها رشد رویشی بهتر و قوی تری داشته باشند.
فصل رشد:
نگهداری بوتهها در گلخانه از اواسط مرداد ماه تا خرداد (تیر) سال بعد می باشد. بذرهای ارقام برای دوره رشد طولانی (300 روز) در هفته دوم یا سوم ماه جولای (اوایل تیر) کشت شده و پس از انتقال نشاها اولین برداشت آنها در ماه اکتبر (مهر) خواهد بود. خاتمه کار در اواخر ماه می و ژوئن (اردیبهشت و خرداد) سال بعد است. در ایران هم بذرکاری در تیر و مرداد انجام میشود و خاتمه کار در اواخرخرداد سالبعد می باشد.
دما و رطوبت نسبی بالا در ماه مرداد برای تولید مضر است؛ اما برای رشدگیاهچه های جوان مطلوب می باشد.
آبیاری و تغذیه:
میزان نیاز هر بوته به آب، بسته به مرحله رشد گیاه، شرایط محیطی و نوع محیط کشت متفاوت است. عمدتا در گلخانهها آبیاری به صورت قطره ای انجام میشود. در صورتی که کاشت در خاک شنی انجام شود در ابتدای رشد هر هفته 25-12 میلی لیتر آب و در زمان میوه دهی 38-25 میلی لیتر آب نیاز دارد.
در محیط کشت بدون خاک 30-1 بار در روز محلول دهی توسط سیستم آبیاری قطره ای انجام میشود. در بررسی های انجام شده بهتریندور آبیاری در بسترهای خاکی برای فلفل های گلخانهای 3 روز یکبار است که باعث حداکثربقای گیاهچه ها، ارتفاع بوتهها، تعداد و سطح برگ و حداکثر تعداد و وزن میوهها میشود. آب ناکافی ودمای نامناسب باعث ریزش جوانه ها، گلها و میوهها خواهد شد. همچنین کاهش آبیاری باعث پوسیدگی گلگاه BER به علت کاهش جذب کلسیم میشود.
در سیستم های هسدروپونیک غلظت محلول پیشنهادی برای فلفل شبیه به گوجه فرنگی است که با رشد گیاه بر غلظت محلول افزوده میشود.pH محلول باید 5/6-5/5 و EC آن بسته به غلظت املاح ms/cm 5/2-2/1 باشد.
فرمول غذایی ارائه شده برای پرورش فلفلدلمهای در فلوریدا عبارت است از:
در بستر خاکی میزان و نوع کوددهی بستگی به شرایط خاک دارد. معمولا 450 کیلوگرم سوپرفسفات به ازای هر هکتار پیشنهاد میشود که قبل از کاشت با خاک مخلوط میشود. معمولا دو سوم کود قبل از کاشت بکار میرود ومابقی ازتمورد نیاز 3-2 بار بعد از نشاکاری و به فواصل 3-2 هفته استفاده میشود.
کوددهی زودهنگام باعث رشد زیاد و کاهش محصول خواهد شد.
تربیت و هرس بوته ها:
فلفل گیاهی است با رزشدنامحدود که در ارقام با دوره رشد 300-250 روزه، ارتفاع آن تا 220-180 سانتیمتر هم میرسد. برای بهبود بخشیدن به نفوذ نور و افزایش کارایی نور نفوذی هرس انجام میشود. دو سیستم برای تربیت بوتهها و فلفل وجود دارد: ”V” system و ” Spanish” system.
”V” system: در این روش دو شاخه اصلی بر روی گیاه حفظ شده و بخشی از شاخه های فرعی و ضعیف تا حد امکان حذف میشود و شاخه های حفظ شده به شورت عمودی به شکل U یا V به قیم بسته میشوند. گاهی نیز به جای دو شاخه، 4-3 شاخه اصلی روی بوته حفظ میشود. تمام برگ های cm20 تا 25 پایین بوتهها حذف میشوند. در بوته های دارای 4 شاخه تراکم بوته ها 25/2 بوته در متر مربع و در 2 شاخه 5/4 بوته در متر مربع است. این روش در هلند و کانادا به وفور استفاده میشود.
در ایران تراکم 3 بوته 2 شاخه ای در هر متر مربع مرسوم است. گاهی نیز 6 بوته تک شاخه ای در هر متر مربع نگهداری میشود. کلیه شاخه های جانبی تا ارتفاع 60-50 سانتی متری سطح زیمن قطع و بعد از آن به طول یک تا دو گره کوتاه میشود.
” Spanish” system: در این روش در واقع هرس انجام نمیشود و شاخه های جانبی به طور افقی به مفتول های سیمی بسته میشود. تراکم بوتهها در این روش 8/3 بوته در هر متر مربع است و نیاز به نیروی کار کمتر اط سیستم “V”شکل است.این روش باعث افزایش تولید میوه های بسیار بزرگ و کاهش پ.سیدگی گلگاه میشود و در اسپانیا، مکزیک و اسرائیل رایج است.
مقایسه بوته های هرس شده و هرسنشده نشان میدهد کل محصول بازارپسند هر دو روش برابر است. در بوته های هرس نشده تعداد گره ها بیشتر اما تشکیل میوه کمتر است. میوه های غیرقابل عرضه به بازار در بوته های دوشاخه تا 22 درصد کاهش می یابد و در بوته های 4 شاخه وزن میوهها 13 درصد افزایش نشان داده است.
گرده افشانی و تشکیل میوه:
فلفل دارای گل های کامل است. پرچم ها محزا از هم و دارایمیله های بنفش رنگ است. از نظر گرده افشانی خودگشن است؛ اما تا حدی هم دگر گشنی در آن وجود دارد. در گلخانهها خصوصا ماه های سرد سال که جوانهزنی دانه های گرده کم است توصیه میشود از bumble bees استفاده شود که باعث افزایش تشکیل میوه وبهبود کیفیت میوهها خواهد شد. در فصل سرد باید غذای کافی در کندوها فراهم باشد تا از نلاقات زیاد گلها توسط زنبور جلوگیری شود چرا که گل های زیاد ملاقات شده توسط زنبور دچار عارضه cork like spot خواهند شد.
دمای بالاتر از 32 درجه سانتیگراد و کمتر از 10 درجه سانتیگراد باعث ریزش گلها و کاهش تشکیل میوه خواهد شد. همچنین رطوبت کم زمان تشکیل میوه باعث ریزش گلها و ایجاد میوه های کوچک غیرقابل عرضهبه بازار خواهد شد. ازت بیش ازحد نیز باعث کم شدن تشکیل میوه میشود.
گاه بر روی بوته های فلفل میوهها پارتنوکارپ دیده میشود این میوهها پهن تر از میوه های طبیعی بوده و 30 درصد کوچک تر هستند؛ چون سرعترشد میوه های پارتنوکارپ کمتر از میوه های طبیعی است و دوره رشد میوهها یک هفته طولانی تر بوده و همچنین به ندرت دچار پوسیدگی گلگاه میشوند. درصد میوه های دارای پوسیدگی گلگاه در میوه های پارتنوکارپ 1% در مقابل 31% در میوه های طبیعی است.
باردهی دوره ای(Flushing):
باردهی دوره ای یکی از مشکلات عمده فلفل است. به این معنی که به دنبال چند هفته محصول دهی زیاد، چند هفته محصول کم بوده و مجددا این سیکل تکرار میشود. این الگوی نامنظم برداشت باعث میشود که تولیدکنندگان نتوانند نیازهای هفتگی بازار را تامین کنند.
وجود میوه های در حال رشد باعث ممانعت از تشکیل میوه و رشد کافی میوه های جدید میشود که علت این امررقابت برای مواد فتوسنتزی و همچنین اثر هورمون هاست. نمو بذر درون میوهها باعث ریزض گلها و کاهش تشکیل میوه و عملکرد نامنظم خواهد شد. به طور کل علل ایجاد flushing عبارتند از:
– وجود رابطه source/sink کهمیوه های در حال رشد به صورت یک sink قوی عمل میکنند.
– تنش های محیطی مثل نور کم، استرس شدید آبی یا تابش زیاد خورشید و دمای بالا که باعث ریزش گل هامیشود.
برداشت:
برداشت میوهها در اکثر ارقام 80-75 روز بعد از نشاکاری و در مورد فلفل های دلمه سبزرنگ 70-60 روز بعداز نشاکاری خواهد بود. رسیدن و برداشت میوهها چند موج داشته و به مرور انجام میشود. در محیط گرم برداشت 2-1 بار در هفته و و تا 3 میوه از هر بوته خواهد بود. برداشت با چاقوی تیز در محل ناحیه ریزش روی دم میوه انجام میشود. این کار باعث مقاومت به پوسیدگی باکتریایی خواهد شد.
توصیه میشود میوه های نامطلوب بلافاصله از روی بوته حذف شوند، گرچه برخی معتقدند میوه های دارای پوسیدگی گلگاه را نباید از روی بوته حذف کرد چرا که رشد رویشی افزایش یافته و پوسیدگی گلگاه تشدید میشود.
در کل میزان محصول به عواملی نظیر شرایط گلخانه و فصل رشد، تراکم کاشت، سیستم تربیت، رقم، آبیاری و مدیریتتغذیه بستگی دارد و به طو. ر متوسط 6/14-7/7 کیلوگرم در هر مترمربع گزارش شده است. در برخی ارقام در اواخر بهار درصد میوه بازارپسند کم میشود؛ زیرا درصد پوسیدگی گلگاه و ترکیدگی زیاد است.
پس از برداشت، درجه بندی میوهها انجام میشود که بر اساس استاندارد هلند میوهها بر اساس قطر به 4 گروه دسته بندی میشوند:
میوه های بسیار بزرگ معمولا حدود 226 گرم وزن دارند که این در ارقام مختلف متفاوت است.
توصیه میشود که میوه های برداشت شده در آب غوطه ور نشوند چرا که نفوذ آب به منافذ میوه به راحتی انجام شده و باعث پوسیدگی گلگاه خواهد شد.
انبارداری:
دمای 7 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 95-90% برای انبارداری فلفلدلمهای ایده آل است و دراین شرایط حداکصر 3-2 هفته قابل نگهداری است. دمای کمتر از 7 درجه سانتیگراد باعث سرمازدگی میوهها میشود که علائم آن آبگزیدگی،pitting و collaps بافت هاست. دمای بالای 13 درجه سانتیگراد نیزباعث افزایش سرعت رسیدن وپوسیدگی نرم باکتریایی خواهد شد.
فلفلبسیار حساس به کاهش آب بوده و با 3% کاهش رطوبت علائم چروکیدگی میوهها دیده میشود.
اختلالات فیزیولوژیکی:
پوسیدگی گلگاه(BER):
در یک سوم پایینی میوهها و نه دقیقا در ته میوه، لکه های نرم پوسیده ایچاد میشود که کم کم تبدیل به فرورفتگی قهوهای شده و مرز بین ناحیه آسیب دیده و سالم کاملا مشخص خواهد بود. کملود کلسیم و هر شرایطی که باعث تنش آبی یا کاهش تعرق و در نتیجه کمبود حرکت مواد غذایی شود، آسیب به سیستم ریشه ای،EC و شوری بالا در ناحیه ریشه، رشد سریع گیاه به علت دما یا نور زیاد از علل ایجاد پوسیدگی گلگاه هستند. تعدادزیاد بذر در هر میوه میتواند به علت افزایش سرعت رشد اولیه میوهها باعث ایجاد پوسیدگی گلگاه شود. کنترل آن با جلوگیری از تنش های رطوبتی یا جلوگیری از کاهش تعرق ممکن است. کاربرد برگی نیترات کلسیم به طور هفتگی نیز موثر است.
ترکیدگی میوه (زنگاری):
ترک های بسیار ریز سطحی روی میوهها دیده میشود که بافت خشن (زنگاری -russeting) و چوب پنبه ای را روی میوه ایجاد می کند. علت تغییر ناگهانی در سرعت رشد و جذب زیاد آب توسط میوه هاست. هنگامی که پس از یک روز ابری، روز گرم آفتابی با رطوبت نسبی بالتر از 85% باشد ایجاد میشود. ارقام دارای پریکارپ ضخیم (بیشتر از 8 میلی متر) حساس تر هستند.
شکافتن میوه:
ایجاد ترکهای بزرگوعمیق در میوه است که به علت فشار ریشه ای بالاست. برای کنترل آن باید زمان آخرین آبیاری درروز تنظیم شود. آبیاری روزانه خیلی انجام نشده و آبیاری در شب حذف شود.
Fruit spot:
ایجاد نقطه های سفید کوچک زیر سطح پوست میوهها که به علت کلسیم زیاد در میوهها و تجمع و تشکیل کریستال های اگزالات کلسیم میباشد. شرایطی که باعث فشار ریشه ای زیاد بشود در ایجاد آن نقش دارد. رشد میوهها در روزهای کوتاه و شبهای سرد مثل اواخر تابستان و پاییز این عارضه خواهد شد. لکه ها وقتی قطر میوه ها 5/7 سانتیمتر یا بیشتر باشد ایجاد میشود. ارقام هیبرید مقاوم به این عارضه ایجاد شده اند.
بدشکلی میوه:
شرایط رشدی زیر حد بهینه در زمان گلدهی و گرده افشانی باعث نمو کم گلها و کاهش گرده افشانی و ایجاد میوه های بدشکل میشود. دمای خیلی زیاد یا کم از مهم ترین علل این عارضه است. بالدارشدن میوهها به علت دمای کم طی دوره گردهتافشانی رخ میدهد.
رشد داخلی:
در زمان تشکیل اولین میوهها دیده میشود و به علت نمو غیر طبیعی غدد رشدی درون میوه هاست.
لکه زردی:
در سطح حارجی میوه های سبز رنگ، لکه های زرد رنگ ایجاد میشود که باعث کاهش کیفیت میوهها میشود. اکثرا در تابستان تراکم بالای گیاه و سایه اندازی و یا ازتزیاد باعث این عارضه میشود.
میوه پهن:
دمای شبانه حدود 18 درجه سانتیگراد برای ایجاد بذرها و ایجاد شکل مناسب در میوهها ایده ال است. کاهش دما در شب باعث کاهش زیوایی دانه گرده شده اثر خود گرده افشانی کاهش می یابد و میوه های پهن و کوچک ایجاد خواهد شد. استفاده از bumble bees در بهبود این عارضه موثر است.
پافیلی:
متورم شدن پایین ساقه اصلی در زیر گره لپه ای و ایجاد ترک در اپیدرم به علت افزایش قطر ساقه و عدم انعاف پذیری اپیدرم میباشد. فلفل نسبتاحساس به سطوج متوسط و بالای نمک در محیط کشت است. علائم این ناهنجاری هم در خاک و هم در محیط بدون خاک دیده میشود. آسیب اپیدرمی واکنشی به تجمع املاح و رطوبت زیاد اطراف گره های لپه ای است. تجمع نمک وابسته به مقدار و غلظت محلول غذایی به کار رفته و محل قرار گیری قطره چکان ها است. محل تقاطع ریشه و ساقه (طوقه) به نمک نسبت به ساقه حساس تر است؛ بنابراین آسیب اپیدرمی زمانی رخ میدهد که گره لپه ای گیاهچه بالای سطح محیط کشت قرار گرفته باشد.
علائم حدود 40 روزیا بیشتر پس از انتقال نشا دیده میشود. این عارضه حساسیت به قارجچهایی fusarium oxyporum رازیاد می کند که از طریق زخم های اپیدرم وارد بافت ساقه شده و باعث پوسیدگی میشوند.
در مراحل اولیه قهوهای شدن آوندهای چوبی دیده میشود و باعث پژمردگی موقت گیاه به خصوص در ساعات بعد از ظهرمیشود اما گیاه دارای ریشه های سفید و افشان است. گاه پژمردگی ناگهانی و مرگ گیاه رخ میدهد در این صورت وقتی که گیاه پژمرده بابه سمت بالا بکشید به راحتی از ریشه جدا میشود.
به طور خلاصه عوامل ایجاد کننده پافیلی عبارتند از:
– دفعات زیادآبیاری زمانی که قطره چکان ها بسیار نزدیک به ساقه هستند.
– گیاهان آخر ریدف ها تبخیر و تعرق زیادتری داشته که باعث تجمع املاح در سطح محیط کشت میشود.
– فاصله نازل ها تا ساقه در گیاهانکاملا رشد کرده 5/2 سانتیمتر یا کمتر باشد.
– تجمع املاح وقتی نشاها مستقیما به قطعات پشمسنگ به محیط کشت انتقالداده میشوند یا وقتی که در کیسه های کاشت نازل ها از پایین وارد بستر کاشت میشوند.
برای ممانعت از این عارضه لازم است اقداماتزیر صورت بگیرد.
– افزایش عمق کاشت به طوری که گره لپه ای زیر سطح محیط کشت باشد (عمق کاشت تا اولین برگ حقیقی)
– نازل ها در فاصیه 5/7-5 سانتی متر از ساقه باشند. در 3 هفته اول بعد از نشاکاری تدریجا نازل ها به عقب برده شوند.
– استفاده از ارقام مقاوم
– در اسپانیا و کانادا نشا در قطعات پشم سنگ به ابعاد 10× 5/7×5/7 سانتی متر تولید شده و سپس به کیسه های کاشت منتقل میشوند. وقتی ریشه ها گسترش یافت نازل ها را از بالای قطعه پشم سنگ به پایین منتقل می کنند تا اتطراف ساقه خشک بماند.
– سایر عواملی که علاثمی شبیه این عارضه دئارند عبارتند از:
– پژمردگی موقت به علت آب ناکافی در بستر
– پژمردگی و پوسیدگی ساقه به علت آب بیش از حد در محیط کشت (ماندابی)
– پژکردگی، تورم بن ساقه و پوسیدگی ساقه به علت آسیب حشرات که لارو آنها ازریشه تغذیه میکند.
– پژمردگی به علت پاتوژن ها