تولید در شرایط شور:
در صورت پرورش گوجهفرنگی در خاکهای شور، خاک باید پیش از کاشت شستشو داده شود. برای این منظور m3 5000-2000 آب در هر هکتار موردنیاز است. اگر گیاهان گوجهفرنگی با آبی با شوری بالاتر از dS/m 5/1 آبیاری شوند، آبیاری زیاد و با آبی بیش از میزان تبخیر برای نگهداشتن شوری خاک در حد پایین و شستشوی نمکهای تجمع یافته، سودمند است. برای این امر، آبیاری هر روز یا حتی دو بار در روز صورت میگیرد. در چنین شرایطی عملکرد طبیعی تنها زمانی میتواند به دست آید که خاک، شنی و قابلیت نفوذ خوبی به آب داشته باشد و یا از آبیاری قطرهای استفاده شود. در خاکهای سبک و شنی با ظرفیت نگهداری آب پایین، کوددهی به طور پیوسته با آب آبیاری و در تناسب با آب مورداستفاده قرار میگیرد. این تناسب بر پایه مرحله رشد گیاه، دما، شرایط نوری و آزمونهای خاک و آب تغییر خواهد کرد. در خاکهای متوسط و سنگین، فسفر و پتاسیم و بیشتر نیتروژن بهعنوان کودهای پایه هنگام آمادهسازی زمین به خاک افزوده میشوند و بقیه نیتروژن بهصورت سرک موزد استفاده قرارمی گیرد. پخش کود میتواند در کل سطح کشتزار یا روی بستر کاشت بهصورت سطحی انجام شود. کودهای مخلوط نیز ممکن است بهصورت نواری،cm 5-3 در زیر و پیرامون بذرها قرار داده شوند. در صورت پرورش گوجهفرنگی با کاشت نشا، کود بهصورت نواری cm 10-7 در زیر و cm 5 در کنار ردیفها تعبیه میشود تا از غلظت بالای نمک در مجاورت ریشههای جوان جلوگیری شود. اغلب، کل میزان ک.د ضروری بهصورت کود پایه به روش نواری در کشتزار پخش میشود. در صورت استفاده از آبیاری قطرهای یا جوی پشتهای، سیستم ریشه تنها به ناحیه خیس شده محدود میشود؛ بنابراین پخش نواری یا توزیع کود در بسترها به پخش سطحی
کود در مزرعه ترجیح داده میشود. در بسیاری از نواحی تولید گوجهفرنگی، یک کود آغازگر کامل در زیر بذرها یا نشاها به کار میرود و این عمل در شرایطی صورت میگیرد که بیشتر کود در مزرعه یا بستر کاشت پخش شده است.
نیاز آبی گیاه:
میزان آب موردنیاز گیاه به مرحله رشد آن، دماهای غالب، میزان تبخیر، نوع خاک و کیفیت آب بستگی دارد. در صورت پرورش گوجهفرنگی در خاکهای شور، جذب آب توسط گیاهان کمتر از شرایط طبیعی خواهد بود. میزان آب مصرفی به میزان بارندگی و درصد رطوبت موجود خاک بستگی دارد. درکل، در صورت نبودن بارندگی در زمان کاشت، m3 6000-2000 آب در هکتار و در شرایط بسیار گرم m3 10000-8000 آب در هکتار باید اضافه شود. پایان آبیاری در گوجهفرنگیهای فرایندی بر پایه اثر آن در کیفیت میوه بهویژه مواد کل جامد محلول و آسیب احتمالی پوسیدگی میوه در آبیاری پاششی تصمیمگیری میشود. در صورت برداشت مکانیکی، سطح خاک باید بهاندازه کافی خشک باشد تا اختلالی در کار ماشین برداشت ایجاد نکند. در خاکهای متوسط تا سنگین، فاصله بین آخرین آبیاری پاششی و برداشت محصول،30-25 روز خواهد بود ولی در نواحی بسیار گزم، آبیاری تا 12-10 روز پیش از برداشت میوه ادامه خواهد داشت.
تربیت و پیرایش گوجهفرنگی مزرعهای:
در برخی مناطق که رشد و رسیدن میوه گوجهفرنگی در هنگام ریزش باران رخ میدهد گیاهان را میتوان بهصورت روسیمی پرورش داد که برای این منظور استفاده از ارقام پر رشد مناسب است. در صورت پرورش گیاهان بهصورت تک ساقه، استفاده از ارقام دارای عادت رشد نامحدود ترجیح داده میشود.برخی از ارقام در صورت هرس شدن درصد بالایی از میوههای بدشکل را تولید میکنند.باوجود این، در صورت کوتاه بودن فصل رشد یا بهینه بودن برداشت زودهنگام، هرس گیاهان مناسب خواهد بود.در مناطق برخوردار از نوسانهای دمایی محسوس و رطوبت نسبی بالا، هرس گیاهان بهصورت تک ساقه در مزرعه میتواند موجب ترکیدگی میوه و کاهش قابلتوجه میوه قابلفروش شود.گیاهان گوجهفرنگی هرس نشده را میتوان روی جفت سیمهایی از نوع گالوانیزه به ضخامت mm6/1 که به ستونهایی در هر دو انتهای ردیف و ستونهای تعبیه شده در فواصل mm 5/3-3 در روی ردیف متصل شدهاند، هدایت کرد.ستونها در انتهای ردیف با یک سیم محکم به یک لنگر m5/1-1 که در بیرون از ردیف در عمق cm70 خاک فروبرده شده است یا توسط یک ستون که در داخل ردیف قرار گرفته و زاویهای 40-30 درجه را در بالای دو ستون تشکیل میدهد، محکم میشوند.گیاهان را میتوان بین جفت سیمها هدایت کرد.در بین دو ستون،جفت سیمها در 3-2 نقطه توسط قلابهایی به همدیگر محکم میشوند.فاصله بین جفت سیمها از یکدیگر m 30-20 میباشد. ارقام پر رشد ممکن است نیاز به پنج یا حتی شش جفت سیم در هر ردیف داشته باشند ولی ارقام دیگر به 3-2 جفت سیم نیاز دارند.طول ستونها m2/2-1 است و باید دستکم cm50 در خاک فروبرده شوند تا وزن گیاه و میوه را در شرایط آبوهوایی مختلف تحمل کنند.
گیاهانی که بهصورت تک ساقه پرورش داده میشوند میتوانند به یک ستون چوبی بسته شده یا با یک نخ آویزان از سیمی که در بالای ردیف کشیده شده. گرهزدن آن به بخش پایینی گیاه هدایت شوند. برای نگهداشتن سیم، ستونهایی به فاصله هر m4-3 تعبیه میشوند. در این سیستم پرورشی، هرس هنگامی انجام میگیرد که شاخههای جانبی ظاهر شوند.این شاخههای جانبی با دست حذف میشوند و نباید اجازه داد تا طول آنها به بیش از cm10 برسد.در برخی مناطق که نگهداشتن 2-1 شاخه جانبی در زیر نخستین خوشه موجود در ساقه اصلی مطلوب است یک خوشه گل و 2-1 برگ در بالای آن حفظ میشود. در برخی از مناطق نیز 3-2 برگ را در بالای 7-5 خوشه گل نگه میدارند.چون آخرین میوهها در شرایط آبوهوای آن منطقه نخواهند رسید.
افزایش گیاه:
افزایش گوجهفرنگی با کاشت مستقیم بذر در مزرعه یا نشا کردن گیاهان انجام میشود. ارقامی با رشد نامحدود را میتوان به روش غیرجنسی با استفاده از قلمههای ساقه نیز افزایش داد. کمینه دمای خاک برای جوانهزنی بذر 10 درجه سانتیگراد و بیشینه آن در حدود 35 درجه سانتیگراد است. در دمای بین 30-25 درجه سانتیگراد رویش دانهال در مدت 9-6 روز صورت میگیرد. در جدول زیر اثر دما در رویش نشاندادهشده است. روشهای آمادهسازی بذر را نیز میتوان بهمنظور بهبود درصد و یکنواختی جوانهزنی بذر در دماهای پایین مورداستفاده قرار داد. گاهی بهمنظور تولید بذرهایی با اندازه یکسان و یکنواخت، آنها را پوششدار میکنند.
اغلب اوقات بهمنظور کاستن بیماری مرگ گیاهچه، بذرها را با انواع قارچکشها تیمار میکنند. در کشت مستقیم بذر بهویژه در مورد گوجهفرنگیهای فرایندی میزان بذر بیشتری در سطح مزرعه پاشیده میشود تا جمعیت کامل و یکنواختی از گیاهان به وجود آید ولی عمل تنک کردن باید صورت بگیرد. در این روش کشت برای رسیدن به یک نتیجه بهینه،فاصله دهی دقیق گیاهان اهمیت کمتری دارد.چون این گیاهان میتوانند بدون تحت تأثیر قرارگرفتن عملکردشان با شرایط موجود سازگار شوند ولی در گوجهفرنگیهای کشت شده برای تازهخوری به دلیل رقابت بین گیاهان و تحت تأثیر قرارگرفتن میوه نشینی یکنواخت و اندازه میوه، فاصله دفی دقیق بین گیاهان بسیار مهم است.
در روش کاشت مستقیم بذر در مزرعه که به روش کشت توپک مرسوم است از بذرهای خشک یا بذرهای خیس و آمیخته با یک محیط کشت مناسب مانند ورمی کولات، پیت ماس یا دیگر مواد استفاده میشود. بخشی از این مخلوط که دارای 7-3 بذر است در فواصل مناسب در بستر بذر قرار داده میشود. استفاده از محیطهای کشت همانند خاکپوش در تقویت رشد اولیه دانهال مؤثر است. در برخی موارد با آمادهسازی بهتر بذر نیاز به تنک کردن بعدی برطرف میشود. کشت مستقیم لذا در مزرعه توسط بسیاری از پرورش دهندگان گوجهفرنگیهای فرایندی بهوفور مورداستفاده قرار میگیرد که این امر منجر به کاهش هزینه انتقال نشا و در نتیجه مدتزمان کاری میشود. با وجود این در مناطقی که زودرسی محصول موردنظر بوده یا طول فصل رشد کوتاهمدت، کشاورزان از روش نشاکاری استفاده میکنند. امروزه هیبریدهای بسیاری از ارقام تازهخوری و فرایندی در دسترس هستند که افزایش استفاده تجاری از این بذرها و گران بودن آنها باعث برگشت به روش کشت نشا شده و پیشرفت قابلملاحظهای در تولید بهدستآمده است و استفاده تجاری از آن را مطلوب نموده است. استفاده مؤثر از زمین و کنترل هرچه زودتر علفهای هرز و کاهش هزینههای تولید از مزایای نشاکاری است این روش، گیاهان در گلخانه یا دیگر ساختارهای باغی در تراکم بالا کشت میشوند و پس از رسیدن اندازه گیاهان به حد بهینه، برداشت شده و بهصورت دانهالی ریشه لخت در محل اصلی کشت میشوند. علاوه بر این، نشاها را میتوان بهصورت انفرادی در بلوکهای پیت یا با استفاده از محیطهای کشت مصنوعی در سینیهای چند حفرهای پرورش داد. این گیاهان در هنگام کشت در مزرعه به طور معمول دارای توده ریشهای کوچکتری هستند و بهصورت دستی یا با ماشین کشت میشوند. برای تولید محصول زودرس استفاده از شاسی گرم، تونلهای پلاستیکی کمارتفاع و خاکپوشها میتواند سودمند باشد.
فاصله کاشت:
عادت رشدی رقم، فاصله کاشت گیاه را به میزان زیادی تحتتأثیر قرار میدهد. گیاهان دارای عادت رشد محدود در تراکم بالایی نسبت به گیاهان دارای عادت رشد نامحدود پرورش داده میشوند. نوع مصرف و روش برداشت محصول نیز در تعیین فواصل کاشت مؤثر است. برای برداشت مکانیکی محصول فرایندی که عملکرد نهایی مدنظر بوده و اندازه میوه اهمیت چندانی ندارد، اغلب از بسترهای پهن مرتفع استفاده میشود. پهنای بستر،cm180-150 و فاصله بین دو ردیف،cm60-30 است بهطوریکه 20000-10000 گیاه در هر هکتار قرارمی گیرد. از سوی دیگر، تراکم گیاهان گوجهفرنگی تازهخوری در مزرعه در حدود 14000-8000 گیاه است که در صورت استفاده از قیم، تراکم گیاه به حدود 8000-6000 گیاه در هر هکتار کاهش مییابد.
در ارقام دارای عادت رشد نامحدود فاصله کاشت در بین دو ردیف cm 150-120 و در روی ردیف،cm70-60 خواهد بود. این ارقام به طور معمول به قیم بسته میشوند. استفاده از قیم از تماس میوهها با خاک جلوگیری کرده و برداشت محصول را آسان میکند. همچنین در اثر بهبود جریان هوا و استفاده بهینه از آفتکشها شیوع بیماریها کاهش مییابد و به دلیل افزایش نفوذ نور در شاخوبرگ گیاه و دوره برداشت درازمدت، عملکرد بالایی از محصول به دست میآید. این روش برای تولید میوههای رسیده ترجیح داده میشود ولی چون نصب قیم به هزینه کارگری بسیار بالایی نیاز دارد بنابراین گرایش زیادی به پرورش گوجهفرنگی تازهخوری بدون استفاده از قیم وجود دارد. امروزه با وجود قابلیت بالای تولید در ارقام دارای عادت رشد نامحدود، از ارقام دارای رشد محدود استفاده میشود.
تولید نشا:
کاشت مستقیم بذرها در مزرعه بهخاطر گران بودن قیمت بذر، زمان موردنیاز برای تهیه و مدیریت بستر بذر و فراوانی پایین جوانهزنی توصیه نمیشود و روشی غیرعملی و پرهزینه است؛ بنابراین، تولید نشا در یک محیط کنترل شده و انتقال آن به مزرعه روشی معمول به شمار میآید. تجربه نشان داده است که تولید نشا بیتردید اهمیت زیادی دارد. چون رشد گیاه و تولید میوه در آینده با ویژگیهای نشای تولید شده متأثر میشود. محیطهای رشد، شیوه کاشت، کوددهی، دما، آبیاری و شرایط نوری همگی عاملهای مهمی هستند که کیفیت نشای تولید شده را تحتتأثیر قرار میدهند. سن نشا نیز عملکرد میوه را در آینده متأثر میسازد. به طور معمول نشاهایی که بین 5-3 هفته سن دارند مناسب و بهینه به نظر میرسند ولی نشاهایی که بیش از پنج هفته سن دارند، مطلوبیت کمتری دارند. با وجود این دیده شده است که نشاهای جوانتر، میوههای بیشتری تولید میکنند. برای مثال، نشاهایی که بیش از نه هفته سن دارند میوههای بسیار بزرگتری تولید میکنند.
دمای نگهداری نشاهای آماده برای کاشت برای یک دوره دوروزه باید زیر دمای محیط باشد و برای نگهداری درازمدت، در دمای 15-5 درجه سانتیگراد نگهداری شوند. رشد و عملکرد میوه نشاهای پنجهفتهای در مقایسه با نشاهای پیرتر بیشتر تحتتأثیر قرار میگیرد و برای به کمینه رساندن تنش در آنها به توجه بیشتری در هنگام انتقال نیاز است.
یک مرحله مهم در تهیه نشا برای انتقال به مزرعه، مقاوم ساختن آنها پیش از انتقال به مزرعه است. این عمل به طور طبیعی در حدود دوهفته به طول میانجامد و در طی این مدت نشاها در یک محیط خنک و سایه قرار داده میشوند. همچنین میزان آبیاری کاهش داده شده و کوددهی صورت نمیگیرد. چون هدف کند کردن یا متوقف کردن رشد طولی بیشتر گیاه است (اگرچه ممکن است قطر گیاه بیشتر شده و ریشهها گسترش یابند). روش دیگری که رشد طولی نشا را کاهش میدهد برس زدن آرام روزانه بخش بالایی گیاه با یک برس نرم است. این اثر را میتوان با حرکتدادن آرام و تدریجی یک قلموی صاف در تماس با بخش بالایی گیاه اعمال کرد. این روش به طور گسترده برای تولید تجاری نشاها برای گوجهفرنگیهای فرایندی به کار برده میشود.
نشاها را باید تنها تا زمانی که دمای خاک بالای 15 درجه سانتیگراد است انتقال داد، هرچند نشای گوجهفرنگی میتواند در دماهای پایینتر خاک نیز به بقای خود ادامه دهد. ریشههای گوجهفرنگی در دمای 21 درجه سانتیگراد یا بالاتر خاک به طور قوی رشد خواهند کرد و درصورتیکه دمای هوا به زیر 6 درجه سانتیگراد برسد نشاهای جوان را باید پوشانید. امروزه ارقامی وجود دارند که میتوانند دماهای خنک هوا و خاک را تحمل کنند.
آب بذرکاری:
کاشت بذر جوانه رده بهعنوان یک روش جایگزین برای تولید گوجهفرنگی به روش کشت نشا است که بسیار پرهزینه است. در این روش، بذرها در آغاز تا هنگام رویش ریشه چه در آب هوادهی شده وادار به جوانهزنی میشوند. آنگاه بذرهای مرده و جوانهزده را از هم جداسازی میکنند. در صورت مناسب نبودن شرایط آبوهوایی یا خاک برای کاشت، بذرهای جوانهزده را در دمای پایین نگه میدارند. سوسپانسیونی از بذرهای را در یک ژل ایجاد میکنند و در نهایت مخلوط بذر – ژل را در خاک توزیع میکنند. پیش از تهیه سوسپانسیون در ژل، بذر در دما، رطوبت، نور، و شرایط تهویه مناسب وادار به جوانهزنی میشود. در این سیستم کاشت، بذرهای گوجهفرنگی بهآسانی پس از 5/2 روز در آب هوادهی شده که دمای آن 25 درجه سانتیگراد است، جوانه میزنند. به دنبال جوانهزنی بذور در شرایط مناسب، بذرهای جوانه نزده حذف میشوند. عمل جداسازی بذرهای جوانه زده و مرده با استفاده از محلول یک نوع هوموپلیمر گلوکز به نام مالترین 250 و محلولهای آب برای تنظیم چگالی ویژه صورت میگیرد. استفاده از این محلول برخلاف محلولهای آب – ساکارز باعث قهوهای ریشه چه یا رشد ناهنجار دانهال نمیشود. نگهداری بذرهای جوانه زده در دمای پایین ممکن است در صورت نامساعد بودن شرایط آبوهوایی و خاک ضروری باشد. بررسیها نشان داده است که نگهداری این بذرها در دمای 10-5 درجه سانتیگراد به مدت هشت روز اثر نامطلوبی روی رویش دانهال نداشته است.گزارشها نشان داده میدهد که ژلهای مورداستفاده در آب بذرکاری بهعنوان یک محیط محافظ برای بذرهای جوانه زده عمل کرده و منبعی از آب را در اختیار دانهال های درحالرشد قرار میدهد.باوجود این، نوع ژل و غلظت آن میتواند میزان آب را تحتتأثیر قرار دهد.در شرایط بسیار خشک خاک، شماری از ژلها ممکن است به طور کامل خشک شوند و از ادامه رشد دانهال جلوگیری نمایند.
آب بذرکاری گوجهفرنگی در مقایسه با دیگر سیستمهای کاشت مزایای بسیار زیادی دارد.فراهمکردن شرایط بهینه در طول دوره جوانهزنی دارای پاسخهای مناسب عملکردی در مقایسه با کاشت بذر خشک است.گوجهفرنگیهای آب بذرکاری شده بسیار پرشتاب و قابلپیشبینیتر از بذرهایی که به طور خشک کشت شدهاند (بهویژه هنگام کاشت بذرها در خاک) رشد میکنند.بررسیها نشان داده است که رویش دانهال های گوجهفرنگی آب بذرکاری شده، در حدود 15 روز زودتر از بذرهای کاشته شده در خاکهایی با دمای 11-9 درجه سانتیگراد رخ میدهد.ولی در دمای مناسب خاک سودمندی آب بذرکاری کمرنگتر میشود.در نواحی معتدل، تولید گوجهفرنگی در مزرعه اغلب مبتنی بر نشاکاری است که این امر به دلیل کوتاه بودن زیاد فصل رشد یا خنک بودن زیاد هوا است.بررسیها نشان داده است که واحد گرمایی موردنیاز برای بلوغ میوه گوجهفرنگیهای تولید شده با کشت مستقیم بذر در مزرعه 200 واحد (دمای پایه 5 درجه سانتیگراد) بیشتر از نیاز گرمایی موردنیاز برای گوجهفرنگیهای پرورشیافته از نشا است.باوجود این، افزایش هزینههای مربوط به تولید نشا در گلخانه و نیاز به کشتهای بسیار متراکم برای جبران کاهش عملکرد عاملهایی هستند که گسترش روشهای کشت مستقیم بذر در مزرعه را توجیه میکنند.
کاشت توپک:
در این روش بذر با پیت خرد شده و ورمیکولات مرطوب آمیخته میشود.در محیط کشت، کود محلول، قارچکش و آهک نیز وجود دارد و محیط مناسبی برای رویش یکنواخت و زودهنگام دانهال و نمو پرشتاب گیاه فراهم میسازد.استفاده از این روش برخی نارساییهای مرتبط با کاشت بذرهای خشک را برطرف میکند.یکی از این نارساییها، تشکیل لایهای از خاک روی بذرها در اثر آبیاری یا بارندگی است که میتواند رویش دانهال و در نتیجه عملکرد را کاهش میدهد. این روش در کنترل علفهای هرز در اوایل کشت نیز سودمند و مؤثر است.گوجهفرنگیهایی که بذر آنها به طور مستقیم در مزرعه کشت شده توانایی رقابت ضعیفی با علفهای هرز در حال رویش را دارند.باوجود این، بهکارگیری علفکشهای پیش رویشی مورداستفاده در گیاهان گوجهفرنگی نشا شده میتواند برای دانهال های گوجهفرنگی، سمی و خطرناک باشد.استفاده از روش کاشت توپک همراه با یک محافظ در سطح خاک که از زغال فعال و ورمیکولات تشکیل شده است میتواند این اثر را با محافظت خوب دانهال های گوجهفرنگی در حال رویش کاهش میدهد.گوجهفرنگیهای کاشته شده به روش توپک پرشتابتر به مرحله بلوغ میرسند و عملکرد بالاتری نسبت به کاشت بذرهای خشک دارند.آمیختن قارچکش در مخلوط پیت – ورمیکولات پیش از کاشت بذر، کنترل عامل بیماریزای مرگ گیاهچه را آسان میکند.بنابراین پیش از کاربرد تجاری این نوع قارچکشها باید بررسیهای لازم به طور کامل صورت پذیرد.
گاهی ترکیبی از کاشت توپک و بذر از پیش جوانه زده در ژل برای رویش دانهال های گوجهفرنگی مورداستفاده قرار میگیرد. ولی این روش در مقایسه با آب بذرکاری دارای محدودیتهایی است.چون نگهداری توپک و بذر در درازمدت بدون ریشه چه دشوار است.علاوه بر این بذر مورداستفاده در آب بذرکاری پیش از آمیختن با ژل در شرایط بهینه جوانه میزنند ولی تضمین این عمل در محیطهای پیت دشوار است. کنترل عمق کاشت بذرهای آب بذرکاری شده نیز آسانتر از کنترل عمق کاشت بذرها در روش کاشت توپک است.
گلدهی و میوه نشینی:
گوجهفرنگی یک گیاه روزخنثی است و برای تولید محصول در بیشتر عرضهای جغرافیایی سازگار شده است.باروری گلها در بیشتر ارقام امروزی به طور معمول در دمای روزانه 30-21 درجه سانتیگراد و دمای شبانه 20-15 درجه سانتیگراد صورت میپذیرد.بسته به دما عمل بارورسازی در طول 48 ساعت پس از گردهافشانی انجام میشود.در بسیاری از ارقام درصورتیکه دمای روزانه بالاتر از 32 درجه سانتیگراد باشد میوه نشینی کاهشیافته و در دمای 40 درجه سانتیگراد بسیار ناچیز خواهد بود.
گلها در طول روز باز میشوند و کلالهها به مدت 7-4 روز پذیرا میمانند.رشد طولی خامه در درون مخروط بساک رخداده و به طور معمول با آزادسازی گرده از بساکهای در حال شکوفایی، همزمان میشود. دماهای بالا تولید و پراکنش گرده زنده را مختل کرده و قوه نامیه و قابلیت زیست تخمک را تحتتأثیر قرار میدهد.بادهای گرم و خشک میتوانند دارای اثر همانندی باشند.برعکس، دمای خنک و رطوبت بالا یا شدت نور پایین ، ریزش گرده را محدود میکند. در دمای 15 درجه سانتیگراد یا کمتر از آن تشکیل گرده و عمل گردهافشانی به میزان زیادی جلوگیری میشود.علاوه بر این،دمای سرد نیز میتواند قابلیت زیست تخمک را تحت تأثیر قراردهد.در هنگام میوه نشینی، بیشترین دوره های حساسیت دمایی در حدود 10-5 روز پیش از گل شکفتگی و 3-2 روز پس از گردهافشانی رخ میدهد.
در بسیاری از ارقام،شدت نور بالا موجب شتاب در گلدهی میشود ولی شدت نور پایین رشد رویشی را محدود ساخته و ممکن است گلدهی را به تاخیر اندازد.در پرورش گوجهفرنگی در ساختارهای گلخانه ای و غیره، هنگامی که شدت نور پایین و طول روز کوتاه است باید از نور تکمیلی استفاده شود.برای آسان سازی خودگردهافشانی در چنین ساختارهایی، برای آزادسازی گرده و تضمین گردهافشانی، گیاهان با خوشههای گل را چندین بار تکان میدهند که این عمل اغلب با استفاده از یک لرزاننده کوچک (زنبور الکتریکی) صورت میگیرد. بهمحض آغاز گلدهی،میوه تبدیل به مقصد اصلی مواد فتوسنتزی شده و رشد رویشی کاهش مییابد؛ بنابراین پیش از گلدهی، رشد رویشی باید بهاندازهای صورت گیرد که گیاه قادر به پشتیبانی رشد بعدی میوه باشد در غیر این صورت گیاهان دارای عملکرد پایینی خواهند بود.شدت نور پایین و دمای شبانه بالا باعث رشد رویشی بیش از اندازه و نیز بروز رقابت با میوهها برای مواد فتوسنتزی میشود.علاوه بر این، شدت نور پایین و دمای شبانه کمتر از 10 یا بیشتر از 27 درجه سانتیگراد میتواند باعث ریزش زودرس میوه شود.باوجود این، برخی از ارقام دارای سازگاری بهتری به دماهای بسیار بالا و استعداد میوه نشینی در طی شرایط مغایر هستند.
در طول دوره های خنک، هورمونهایی مانند نفتالین استیک اسید(NAA)، اندول استیک اسید(IAA) یا پاراکلروفنوکسی استیک اسید(4-CPA) میتوانند برای افزایش میوه نشینی مورداستفاده قرار گیرد ولیُ میوههای به طور کامل بکر بار(parthenocarpic) یا دارای بکر باری جزئی اغلب بهخاطر دارابودن برچههای(carpels) ناقص، ظاهری پفی شکل به خود میگیرند.بهمنظور رفع این عیب میتوان جیبرلینها را در ترکیب با دیگر هورمونها مؤثر در میوه نشینی مورداستفاده قرار دارد.
رسیدن میوه:
در بیشتر ارقام گوجهفرنگی، میوه 60-35 روز پس از گل شکفتگی بالغ میشود. دماهای متداول شتاب رسیدن میوه را تحت تأثیر قرار میدهند.بنابراین برخی از پرورش دهندگان روش درجه روز را برای زمانبندی دوره های کاشت تا برداشت به کار میبرند که کاربرد زیادی در تاولید گوجهفرنگیهای فرایندی دارد.دماهای بهینه برای بلوغ میوه و توسعه رنگ آن بین 24-20 درجه سانتیگراد است. در دماهای مناسب، رنگ قرمز (لیکوپن) در طول رسیدن حتی بدون نور توسعه مییابد ولی وجود نور میزان توسعه و شدت رنگ را افزایش میدهد. در دماهای کمتر از 13 درجه سانتیگراد رسیدن میوه را به کندی صورت میگیرد.در دمای 10 درجه سانتیگراد رسیدن میوه متوقف شده و علایم آسیب سرمایی میتواند بروز نماید.در دماهای بیشتر از 32 درجه سانتیگراد کمتر از 10 درجه سانتیگراد از ساخت لیکوپن در مقایسه با ساخت دیگر کارتنوییدها به میزان بیشتری جلوگیری میشود. در این شرایط میوه رسیده بهجای رنگ قرمز تند دارای رنگ زرد کمرنگ تا قرمز مایل به نارنجی خواهد بود. در دماهای بالاتر از 40 درجه سانتیگراد میوهها به دلیل جلوگیری از تجزیه کلروفیل به رنگ سبز باقی میمانند.در بیشتر ارقام تغییر رنگ در مرحله بلوغ که با نرم شدن میوه همراه است تغییرهایی در میزان قند میوه و اسیدهای آلی رخ میدهد.ذخیره رنگها و ترکیبهای معطر در حضور اسیدها، میوههای بامزه و عطر مخصوص به دست میدهد.
مدیریت علفهای هرز در مزرعه:
پرورش دهندگان گوجهفرنگی برای کنترل رویش گیاهان ناخواسته در مزرعه از روشهای مختلف استفاده میکنند. باوجود این، کنترل مناسب علفهای هرز یک بخش مهم از اعمال زراعی است.کنترل مناسب علفهای هرز تنها با برنامهریزی سالانه و تلفیق روشهای مختلف کنترل امکانپذیر است.زیرا روشهای متداول مبارزه دستی با علفهای هرز کمتر مناسب بوده عملی بسیار پرهزینه و خستهکننده و به همین علت در بسیاری از نقاط دنیا منسوخ شده است. نخستین گام در مدیریت مؤثر و اقتصادی علفهای هرز، گزینش زمینهای زراعی و اجرای تناوب کاشت است. زمینهای آلوده شده با علفهای هرز انگل سس و گل جالیز، علفهای هرز دائمی و علفهای هرز یکساله به بیشتر علفکشهای گزینشی موجود متحمل بوده و باید کنار گذاشته شوند.در این میا،علفهای هرز متعلق به تیره بادمجانیان بیشتر خطرناک هستند.تناوب زراعی میتواند بخشی از نارساییهای مربوط به علفهای هرز را کاهش دهد.ذرت میتواند به طور مناسبی در تناوب با گوجهفرنگی پرورش داده شود، چون چندین علفکش برای ذرت در دسترس است که نمیتوان آنها را به طور گزینشی در کشتزارهای گوجهفرنگی به کاربرد.شماری از این علفکشهای ذرت، علف هرزهایی مانند تاجریزی را کنترل میکنند که به علفکشهای گوجهفرنگی متحمل هستند.یونجه نیز میتواند بهعنوان یک گیاه تناوبی سودمند باشد، چون به طور مطلوب با بسیاری از علفهای هرز یکساله که در مزارع گوجهفرنگی رشد میکنند و متحمل به علفکشهای گزینشی برای کنترل مطلوب هستند، رقابت میکند.این گیاه رشد بسیاری از علفهای هرز دائمی را نیز متوقف میسازد. دیگر گیاهان مناسب برای تناوب با گوجهفرنگی شامل چغندرقند، پنبه، برنج، پیاز خوراکی، سیر، غلات و گلرنگ است. گیاهانی با خویشاوندی نزدیک به گوجهفرنگی مانند سیبزمینی و فلفل تناوب مؤثری را به دلیل همانند بودن اعمال زراعی و علفکشهای موجود برای استفاده، فراهم نمیسازند.دادههای موجود از حساسیت علفهای هرز به علفکشهای ویژه در برنامهریزی برای تناوب زراعی سودمند هستند.
در گزینش مزرعه باید ویژگیهای بقایای علفکشهای بهکاررفته در زراعت پیشین موردتوجه قرار گیرد.چون مقادیر کمی از علفکشهای بهکاررفته در زراعت پیشین ممکن است در خاک باقیمانده و رشد دانهال گوجهفرنگی را تحت تأثیر قرار دهد.یک برنامه کنترل مؤثر علفهای هرز در هر گیاهی بهویژه گوجهفرنگی باید گونههایی از علفهای هرز را که ممکن است مشکلساز باشند، موردتوجه قرار دهد.
بیشتر علفکشهای مورداستفاده در مزارع گوجهفرنگی تنها بر بذر علفهای هرز در حال جوانهزنی مؤثر هستند.بنابراین شناسایی علفهای هرز پیش از کاشت ضروری است.این دادهها میتواند از ارزیابی علفهای مدیریت شده در طول سالهای گذشته به دست آید. در صورت نبودن این دادهها ممکن است تهیه نمونههایی از خاک و تجزیه آنها از لحاظ وجود علفهای هرز و بقایای گیاهی ضروری باشد.
ارزیابی علفهای هرز با راهرفتن در مزرعه و یادداشتبرداری از علفهای هرز موجود و تراکم نسبی آنها صورت میگیرد.این ارزیابی بابید 3-2 نوبت در هر فصل انجام شود، چون برخی از گونههای علفهای هرز ممکن است در زمانهای مختلف جوانهزده و رشد کنند. توجه ویژهای نیز باید به علفهای هرز دائمی و دیگرگونهها که کنترل آنها دشوار است، معطوف شود. در صورت نبود ارزیابی درست از علفهای هرز، نمونههای خاک را در شرایط مناسب قرار میدهند تا بذر علفهای هرز جوانه زده و رشد نمایند.آبیاری این نمونهها با محلول µmol/mol100 اسید جیبرلیک ممکن است جوانهزنی برخی از گونهها را تحریک نماید.
اگر دادههایی در زمینه علفکشهای بهکاررفته در مزرعهای که قرار است زیر کشت گوجهفرنگی قرار بگیرد،نمونههای خاک را میتوان برای بررسی بقایای علفکش نیز به کاربرد. بذرهای گوجهفرنگی باید در مزرعه در نمونههای خاک، کشت شوند و در محیطی آفتابی و گرم قرار بگیرند.به دنبال جوانهزنی و تولید دستکم دو برگ حقیقی، گیاهچهها را میتوان برای تعیین علائم مسمومیت یا توقف رشد آزمایش کرد.
بهداشت، بخش مهمی از مدیریت علفهای هرز بوده و شامل جلوگیری از ورود افزونههای (propagules)علفهای هرز به مزرعه است. گاهی بذر گیاه زراعی ممکن است با بذر علفهای هرز آلوده شده باشد. آب مورداستفاده برای آبیاری نیز میتواند ناقل بذر علفهای هرز باشد. وسایل مربوط به کاشت و برداشت نیز میتوانند علفهای هرز را در مزرعه از ناحیهای به ناحیه دیگر و از مزرعهای به مزرعه دیگر گسترش دهد. کود دامی نیز ممکن است ناقل افزونههای علفهای هرز باشد. درصورتیکه اجازه داده شود تا علفهای هرز در حاشیه مزرعه رشد کرده و بالغ شوند این علفهای هرز میتوانند منبعی برای آلودگی دوباره باشند. استفاده از بذر گوجهفرنگی فاقد بذر علفهای هرز، نشاهای پرورشیافته در خاک تدخین شده یا ضدعفونی شده، کود دامی بهطورکلی پوسیده یا ضدعفونی شده، تصفیه کردت آب آبیاری و استفاده از ادوات تمیز از ضرورتهای حفظ بهداشت در مزارع است.
منبع:کتاب گوجهفرنگی.دکتر مهدی بهنامیان، دکتر مهدی حسن پور، دکتر سارا دژستان.نشر آییژ