نیازهای محیطی برای زمانبندی تولید:
گوجهفرنگی گیاهی روزخنثی و محصول فصل گرم است که به 120-90 روز شرایط بدون یخبندان با میانگین دمای بالای 16 درجه سانتیگراد نیاز دارد. رشد رویشی این گیاه در دمای 12 درجه سانتیگراد محدود شده و تداوم دورههای دمایی سرد منجر به بروز آسیب سرمایی میشود. برای رشد رویشی، گلدهی و گسترش رنگ میوه، دماهای روزانه 30-25 درجه سانتیگراد و شبانه 20-16 درجه سانتیگراد بهینه است. در شرایط بهینه بسته به عادت رشد، نخستین خوشه گل 28 روز پس از کاشت بذر و 14 روز پس از نشاکاری در ارقام دارای عادت رشد نامحدود رشد میکند. در گوجهفرنگیهای تازهخوری، دوره میوه نشینی ممکن است به مدت 60 روز به طول میانجامد درحالیکه در گوجهفرنگیهای فرایندی، دوره میوه نشینی در حدود 30 روز به طول میانجامد.
آمادهسازی خاک:
گوجهفرنگی در طیف گستردهای از خاکها و با انواع سیستمهای تولید پرورش مییابد.نوع ماشینها و ادوات مورداستفاده و ترتیب عملیات در آمادهسازی خاک به شرایطی محلی و اعمال زراعی بستگی دارد. هدف، آمادهسازی محلی است که زهکشی خوبی داشته و خاکی بدون آفت با عمق کافی را برای رشد ریشه فراهم ساخته و انجام عملیات زراعی لازم را در طول فصل رشد امکانپذیر سازد.pH بهینه خاک برای گوجهفرنگی بین 5/6-6 است و در صورت بالا یا پایین بودن pH باید 3-2 ماه پیش از کشت به ترتیب با افزودن گ.گرد یا آهک و گچ اقدام به تنظیم pH نمود.
مسطح کردن زمین، امکان توزیع یکنواخت آب حاصل از بارندگی یا آبیاری را فراهم ساخته و خطر اشباع شدن خاک را کاهش میدهد. در صورت نیاز به تسطیح بیشتر زمین این عمل میتواند پیش از عمل شخم و پنجهزنی خاک انجام گیرد. کولتیواتورزنی زمین تا عمق 40-35 سانتیمتر میتواند با شخمزنی و پنجهزنی خاک یا هر دو روش صورت گیرد. گزینش روش کولتیواتورزنی به ساختمان خاک، گیاه زراعی کشت شده پیشین در زمین، بقایای گیاهی، علفهای هرز و هزینه بستگی دارد. در هر مورد، تهیه زمین باید طوری انجام شود تا در نفوذ آب و رشد و گسترش ریشه شتاب شود. خاکورزی مناسب خاک لایه بالایی بستر کاشت برای جوانهزنی یکنواخت بذرها و نشاکاری ضروری است. این امر میتواند با دیسک زدن خاک حاصل شود. پرورش گوجهفرنگی در هر نوع خاکی باید در بستر مرتفع صورت پذیرد. این عمل برای بهبود زهکشی و کاهش آسیب وارده به گیاه و میوه در اثر رفتوآمد کارگران در بین ردیفها صورت میگیرد ولی در صورت نیاز به قیم یا پرورش رو سیمی، از بسترهای مرتفع استفاده نمیشود تا کارگر بتواند بهآسانی به همه قسمتهای گیاه دسترسی داشته باشد.
آبیاری، کوددهی و تیمارهای شیمیایی پیش از کاشت:
کودهای پایه و کود دامی باید پیش از کاشت به خاک اضافه شوند. در خاکهای سنگین و متوسط بخشی از کود فسفر (در حدود 50درصد) و کود دامی موردنیاز به طور معمول همراه با شخم در خاک آمیخته میشود. بقیه فسفر موردنیاز و نیز پتاسیم و نیتروژن نیز با دیسک زنی و کولتیواتورکشی در لایه بالایی خاک، با خاک آمیخته می شوند. در خاکهای سبک میتوان کل کود دامی و کودها معدنی را پیش از کاشت بذر یا نشاکاری به طور یکنواخت در عمق 15-10 سانتیمتری در مرکز بستر کاشن یا در لایه بالایی کل بستر توزیع کرد.سپس کل بستر را میتوان تا عمق 20-15 سانتیمتر دیسک و سپس غلتک زد.
تدخین خاک با مواد شیمیایی یا ضدعفونی آن با بخار یا گرمای خورشید پس از دیسک زنی و آمیختن کود دامی در کل مزرعه یا در بسترهای کاشت صورت میگیرد.وجود رطوبت مناسب خاک برای افزایش کارایی این تیمارها ضروری است.درصورتیکه قراراست خاک تنها با بسترهای کاشت تدخین شود این عمل میتواند پس از کشیدن پوشش های پلاستیکی، توسط سامانه آبیاری قطره ای صورت پذیرد. علفکشهای پیش رویشی بر پایه توصیه کارخانه سازنده با سامانه آبیاری پاششی یا خاکورزی سطحی با خاک آمیخته میشوند.
رطوبت خاک پیش از کاشت بذر یا نشا باید بهآسانی در عمق دستکم 120 سانتیمتری خاک در خاکهای سنگین یا متوسط و در عمق 60 سانتیمتری در خاکهای سبک قابل ردیابی باشد. در صورت خشک بودن خاک در این عمق باید آبیاری پیش از کاشت صورت گیرد.
در کاشت مستقیم بذر در مناطقی که امکان کنترل علفهای هرز به طور معقول وجود دارد سامانه آبیاری قطره ای باید بیدرنگ پس از کاشت، نصب و راهاندازی شود. امکان جوانهزنی یکنواخت در سیستم کشت مستقیم بذر به فاصله نازلها و توزیع افقی آب در خاک بستگی دارد.در صورت نبود تضمین کافی برای جوانهزنی یکنواخت، سامانه آبیاری قطره ای را باید پس از رویش و پیش از ظهور ششمین یا هفتمین برگ حقیقی نصب کرد.در غیر این صورت قراردادن لولهها در ردیف با دشواری همراه خواهد بود و ممکن است گیاه آسیب ببیند.
شرایط بستر بذر:
یک بستر بذر مناسب، بستری است که تماس مناسبی را بین بذر و خاک فراهم سازد و با وجود داشتن قابلیت نگهداری مناسب آب، تبادل مطلوب هوا را نیز امکانپذیر نماید.این محیط تنها مقاومت ناچیزی را در برابر رشد شاخه و نفوذ ریشه در خاک ایجاد میکند و فرسایش خاک در اثر بارندگی کاهش مییابد.خاکورزی باید طوری صورت بگیرد که دانههایی در اندازههای مختلف (کوچک تراز 4-3 میلیمتر) تشکیل شوند و دانههای درشتتر در سطح بذر توزیع شوند تا فشار ناشی از قطرههای باران را کاهش دهند.غالب بودن دانه هایک.چک خاک میتواند موجب رویش ضعیف دانهال به دلیل شرایط غیرهوازی ایجاد شده توسط آب موجود در سطح خاک شود.در چنین خاکهایی استفاده از بسترهای کاشت مرتفع که در پاییز تهیه شدهاند منجر به افزایش چشمگیر عملکرد میشود. این اثر به دلیل بهبود زهکشی است چون خاک بسیار تردی در اثر انجماد و ذوب شدن پیدرپی تشکیل شده و فشردگی خاک کاهش مییابد. ریختن ورمیکولات روی بذر نیز میتواند نارساییهای مربوط به فشردگی خاک را کاهش دهد و به رویش دانهال کمک کند.
پیش از کاشت مستقیم بذر، فشردن ملایم لایه بالایی خاک برای تماس بهینه بین بذر و خاک و فراهم ساختن محیطی مناسب برای رویش یکنواخت بذرهای کاشته شده ضروری است که برای این منظور از یک غلتک سبک استفاده میشود.این عمل باید هنگامی صورت گیرد که لایه بالایی خاک بهاندازه کافی خشک است و خاک به غلتک نمیچسبد چون در غیر این صورت میتواند باعث فشردگی بیش از حد خاک شود.
دما:
وجود ارقام فراوان تولیدکنندگان را قادر میسازد تا گیاهان گوجهفرنگی را در طیف گستردهای از شرایط دمایی پرورش دهند.این گیاه را میتوان در مناطقی که دارای دستکم 4-3 ماه شرایط آبوهوایی گرم و بدون یخبندان و میانگین دمایی بالاتر از 16 درجه سانتیگراد باشد، پرورش داد. در دماهای پایینتر از این دما، رشد رویشی و زایشی به میزان قابلملاحظهای کاهش مییابد و قرارگرفتن درازمدت گیاه در دمای 12 درجه سانتیگراد یا کمتر از آن میتواند به آسیب سرمایی منجر شود. باوجود حساسیت به یخبندان، گوجهفرنگی مقاومت بیشتری در برابر یخبندان نسبت به فلفل و بادمجان دارد.دمای بهینه برای رشد و گلدهی گیاه گوجهفرنگی 30-25 درجه سانتیگراد در روز و 20-16 درجه سانتیگراد در شب است و وجود این اختلاف دمایی بین دماهای روزانه و شبانه در بهبود گلدهی، رشد گیاه و کیفیت میوه مؤثر است.میوه نشینی در دمای 24-18 درجه سانتیگراد به طور بهینه رخ میدهد ولی در دماهای پایینتر 15 درجه سانتیگراد یا بالاتر از 30 درجه سانتیگراد میوه نشینی در حد پایینی صورت میگیرد.بهطورکلی دماهای شبانه از اهمیت بیشتری در میوه نشینی نسبت به دماهای روزانه برخوردار هستند.
تغذیه گیاه:
نیتروژن:
برای تولید یک تن گوجهفرنگی (تاج و میوه گیاه) در حدود 8/1 کیلوگرم نیتروژن خالص توسط گیاه موردنیاز است. باتوجهبه اینکه بازده (راندمان) جذب نیتروژن در حدود 75 درصد است، میزان نیتروژن قابلدسترس خاک باید حدود 5/2 کیلوگرم برای هر تن میوه باشد.در صورت پرورش گوجهفرنگی در شرایط دمایی پایین خاک یا در خاکهای شنی، نسبت آمونیوم به نیترات باید1:1 باشد چون آمونیوم بالاتر میتواند برای رشد ریشه زیانبار باشد.نیتروژن آمونیومی بسیار زیاد، محتوای کلسیم را کاهش داده و ممکن است رشد گیاه را کاهش دهد که این کاهش کلسیم میتواند منجر به بروز پوسیدگی گلگاه شود.نیتروژن آمونیومی در اوایل فصل رشد هنگامی که تبدیل نیتروژن آمونیومی به نیتروژن نیتراتی آهسته است، زیانبار است. تا 10 درصد نیاز نیتروژن میتواند بهصورت آمونیوم تأمین شود ولی کاربرد بیش از 20درصد منجر به بروز پوسیدگی گلگاه در سیستمهای کشت بدون خاک میشود.
در شرایط دمایی بالای خاک نیز کاربرد نیتروژن بهصورت اوره مناسب خواهد بود.در خاکهای خنثی و قلیایی کاربرد نیتروژن بهعنوان کود پایه میتواند بهصورت سولفات آمونیوم به شکل مایع یا جامد باشد. در خاکهای اسیدی، نیترات کلسیم – آمونیوم، نیترات پتاسیم یا کودهای همانند با pH بالا، ترجیح داده میشود.در طول دوره رشد، کوددهی سرک میتواند با محلول آمونیوم یا کودهای مایع کامل صورت بگیرد. در صورت پایین بودن دما، نیترات آمونیوم ترجیح داده میشود ولی در شرایط گرم، اوره و سولفات آمونیوم مناسب خواهند بود.میزان نیتروژن بهعنوان کود پایه نباید در خاکهای متوسط و سنگین بیش از 150 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار باشد.در غیر این صورت لایه بالایی خاک ممکن است برای رشد گیاه بسیار شود باشد.
در صورت نیاز، کوددهی سرک میتواند پس از نخستین میوه نشینی انجام شود.در صورت نبود شرایط آبوهوایی مناسب برای میوه نشینی، میزان نیتروژن محاسبه شده به طور معمول پس از نخستین میوه نشینی بهتدریج با آب آبیاری به میزان 2-1 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار در هر روز در طول دوره رشد میوه به کار خواهد رفت. اگر آزمون خاک نشان دهد که کل نیتروژن موردنیاز در خاک وجود دارد بازهم کاربرد 60 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار پیش از کاشت ضروری است. این کار یک منبع نیتروژن کافی را در لایه بالایی خاک برای جایگزین ساختن نیتروژن شستشو یافته در بین زمان آزمون خاک و کاشت سازد. در خاکهای شنی و سبک، توزیع پیوسته نیتروژن با سامانه آبیاری ترجیح داده میشود. برحسب مرحله رشد گیاه، آزمونهای خاک و میزان تبخیر باید 10 کیلوگرم نیتروژن خالص بهصورت کود پایه با افزودن mg/l 250-50 به آب آبیاری به کار برده شود. در صورت پایین بودن میزان تبخیر، غلظت بالاتر نیتروژن ترجیح داده میشود تا در بلندمدت، شوری آب به سطح سمی افزایش نیابد.محتوای نیترات آب خاک باید پس از کاشت در حدود mg/l 250-200 باشد و در طول دوره رشد اصلی و نمو میوه بهتدریج به mg/l 600- 500 افزایش یابد.
فسفر:
میزان فسفر قابلدسترس در لایه بالایی خاک به طور معمول mg/l 35 است.در خاکهای با دمای پایین، جذب فسفر کند بوده و غلظت به نسبت بالای فسفر در مجاورت ریشهها میتواند یک منبع کافی برای گیاه فراهم سازد.بنابراین با این شرایط کاربرد محلول آغازگر نیتروژن: فسفر: پتاسیم با نسبت 0:24:8 در حدود cm3 10 در هر متر از ردیف کشت توصیه میشود. این کود میتواند به طور مستقیم روی بذرها پیش از پوشاندن آنها با خاک پخش شود.در خاکهای متوسط و سنگین در حدود 50-40 درصد از کود فسفر در عمق 40-30 سانتیمتری خاک قرار داده میشود و بقیه در عمق 15-10 سانتیمتری خاک همراه با کودهای نیتروژن و پتاسیم به کار برده میشوند.در خاکهای شنی بسیار سبک، کود پایه در عمق 20-10 سانتیمتری خاک قرار داده میشود.در صورت استفاده از آبیاری قطره ای، اسید فسفریک به میزان cm3100-30 در هر مترمکعب آب در طول فصل رشد برحسب اندازه گیاه و مرحله رشد آن اضافه میشود ولی در صورت استفاده از آبیاری پاششی همه کود فسفر پیش از کاشت بهصورت پایه یا بخشی از آن بهصورت سرک (به شکل آمونیوم فسفات) مصرف میشود.این نوع کود فسفر در مقایسه با سوپر فسفات تحرک بیشتری در خاک داشته و بیشتر در دسترس گیاهان قرار میگیرد.
پتاسیم:
برای افزایش سطح پتاسیم در بیشتر خاکها مصرف 1000-500 کیلوگرم سولفات پتاسیم ضروری است.در خاکهای سبک و شنی باید دستکم Kg1000 از این کود پتاسه را پیش از کاشت در عمق 20-10 سانتیمتری خاک قرارداد. در صورت بهکارگیری روش آبیاری قطره ای، پتاسیم میتواند همراه با نیتروژن به نسبت 1:1 به کار رود ولی برای تولید میوهای سفت و باکیفیت بالا نسبت 2:3 یا حتی 1:3 از پتاسیم به نیتروژن توصیه میشود.باوجود این، میزان بالای پتاسیم ممکن است عملکرد کل را کاهش داده و باعث تشکیل میوههای به نسبت کوچک شود.در صورت توزیع پتاسیم با آب آبیاری، استفاده از نیترات پتاسیم رایج بوده و گاهی بهویژه در شرایط دمایی پایین خاک ترجیح داده میشود.
کلسیم:
اگر میزان pH خاک کمتر از 6/5 باشد ممکن است 3-1 تن در هکتار آهک موردنیاز باشد.آهک در عمق 30 سانتیمتری خاک دستکم دو ماه پیش از کاشت مصرف میشود.در صورت نداشتن بارندگی، در حدود 150 میلیمتر آبیاری مدت کوتاهی پس از افزودن آهک به خاک به کار خواهد رفت.
عناصر کممصرف یا ریزمغذیها:
کمبود عناصر کممصرف ممکن است بهویژه در شرایط pH پایین یا بسیار بالا در پیت یا خاکهای شنی رخ دهد.اضافهکردن مخلوط تجاری عناصر کممصرف به آب آبیاری برحسب توصیههای کارخانه سازنده عملی رایج است. در حدود cm350 مخلوط تجاری عناصر کممصرف به هر مترمکعب آب اضافه میشود.شماری از این کودها را میتوان با محلولپاشی گیاهان به کاربرد.
محلولپاشی روی شاخه و برگ گیاهان:
از محلولپاشی گیاهان به دلیل احتمال آسیبدیدن شاخوبرگ در آبوهوای بسیار گرم یا روشن و همچنین جذب نشدن عناصر غذایی توسط برگها باید پرهیز کرد. ولی در شرایط اضطراری میتوان از محلولپاشی استفاده کرد. محلولپاشی اوره حل شده در آب به میزان gr/l5/2 میتواند برای اصلاح کمبود شدید نیتروژن به کار رود. برای کمبود فسفر، محلولپاشی گیاه با فسفات پتاسیم یا آمونیوم امکانپذیر است ولی به دلیل احتمال آسیبدیدن جدی برگ، توصیه نمیشود. برای کمبود پتاسیم، میتوان گیاه را با محلول سولفات پتاسیم به میزان g/l20 محلولپاشی نمود.برای رفع هرچه سریعتر کمبود کلسیم، محلولپاشی گیاه با محلول نیترات کلسیم به میزان g/l7-2 یا محلول کلرید کلسیم 3/0 درصد امکانپذیر است.چنین محلولپاشیهایی بسیار کم در اصلاح ناهنجاریهای پوسیدگی گلگاه سودمند و مؤثر است.چون کلسیم جذب شده از برگها تمی تواند از برگها بهسوی میوه حرکت کند.بنابراین تنها کلسیمی که در سطح میوه مینشیند توسط میوه جذب میشود.کمبودهای منیزیوم نیز میتواند با محلولپاشی نمکهای ایپسوم اصلاح شود.
خاکپوش دهی خاک:
در پرورش گوجهفرنگی در مزرعه یا در تونلهای پلاستیکی پوشاندن خاک با ورقه پلیاتیلن میتواند بسیار سودمند باشد.این پوشش بر پایه نوع هدف میتواند شفاف، سیاه یا زردرنگ باشد.هر یک از این پوششها اثر متفاوتی در خاک و گیاه خواهند داشت.برای مثال توزیع رطوبت در لایه بالایی خاک در مقایسه با خاکهای بدون خاکپوش بسیار یکنواخت است. در نتیجه، ریشههای بیشتری در لایه بالایی خاک توسعه مییابند که این به طور معمول از لحاظ عناصر غذایی و ریز موجودات (میکروارگانیسمها) سودمند غنیتر است.دمای خاک نیز توسط خاکپوش تحتتأثیر قرار میگیرد. پلیاتیلن شفاف تا هنگامی که در معرض آفتاب قرار گیرد و توسط تاج گیاه پوشانده نشود دمای خاک را نسبت به خاکهای بدون خاکپوش افزایش میدهد.پلاستیک سیاه دمای خاک را کاهش میدهد ولی هنگامیکه دمای هوا نزدیک صفر است دما در زیر پوشش در مقایسه با دیگر خاکپوشها اندکی بالاتر خواهد بود که این امر به دلیل جلوگیری از خروج پرتوهای گرمایی از خاک به هوا است
. در خاکهای شور آبیاری شده یا هنگام استفاده از آب شور برای آبیاری، غلظت نمک در قسمتهای دارای خاکپوش کاهش خواهد یافت، چون تبخیر کمتری در این قسمت صورت میگیرد.
پلاستیکهای شفاف رشد علفهای هرز را افزایش میدهند ولی اگر پوشش پلاستیکی به طور کامل در پیرامون بستر و نزدیک به گیاه زراعی با خاک پوشانده شود این نارسایی برطرف خواهد شد چون در اثر افزایش دما در زیر خاکپوش، علف هریس هرز در حال رویش از بین خواهند رفت.پوشاندن اطراف خاکپوش باید با لایه نازکی از خاک صورت گیرد. علفهایی هرز تنها در اثر تابش مستقیم آفتاب از بین خواهند رفت و در شرایط آبوهوایی ابری حتی به رشد خود ادامه خواهند داد.علفهای هرز را نمیتوان به طور بهینه با خاکپوش پلاستیکی از بینبارد و کاربرد یک علفکش پیش از کشیدن ورقههای پلاستیکی در مزرعه ضروری است.
حرکت نمک در بسترهای خاکپوش دهی شده با روش آبیاری قطره ای
ویروس پیچیدگی زرد برگ با مگس سفید انتقال مییابد.جمعیت مگس سفید و آلودگی گیاه میتواند به طور قابلتوجه هنگام بهکارگیری خاکپوشهای پلاستیکی زرد کاهش داده شود. تا هنگامی که گیاهان جوان بوده و پوشش پلاستیکی توسط گیاه پوشانده نشده است مگسها بیشتر به پلاستیک زرد جذب میشوند و گرمای پلاستیک زرد مگسها را از بین خواهد برد.این اثر میتواند در طول 20-10 روز پس از نشاکاری و تا 30 روز پس از کاشت مستقیم بذر تداوم یابد.استفاده از حشرهکشهای مناسب نیز ضروری است ولی کارایی آنها درصورت استفاده از پلاستیک زرد بسیار بیشتر خواهد بود.
کیفیت میوه در گوجهفرنگیهای فرایندی پرورشیافته در مناطق خشکمی تواند در اثر استفاده از خاکپوشهای پلاستیکی شفاف بهبود داده شود و عملکرد میوه، مواد جامد کل محلول، غلظت افشره و اسیدیته میوه افزایش یابد. در گوجهفرنگیهای آبیاری شده نیز عملکرد محصول به طور قابلتوجهی افزایش مییابد و شیوع بیماریهای خاکزی و آسیب فیزیکی کاهش مییابد.
ضخامت پیشنهاد شده برای پوشش های پلیاتیلنی شفاف و سیاه، mm03/0 و برای پوشش های زرد mm05/0-04/0 است.پ.شش پلاستیکی زرد نازکتر، رنگ زرد مناسبی ندارد. پوششها 120 سانتیمتر پهنا دارند.میزان پوشش پلیاتیلنی موردنیاز در حدود 200-170 کیلوگرم در هکتار برای پوشش های شفاف یا سیاه و 300-240 کیلوگرم در هکتار برای پوششهای زرد است.
در صورت کاشت گیاه گوجهفرنگی در طول فصل خنک و وجود قابلیت کنترل مناسب علفهای هرز، پوشش پلاستیکی شفاف ترجیح داده میشود ولی در طول فصل گرم سال از پلاستیک سیاه استفاده میشود چون در غیر این صورت، دمای زیر پوشش ممکن است به میزان زیادی افزایشیافته و گیاهان از بین بروند.از سوی دیگر پوشش های پلاستیکی سیاه گرمای زیادی را به گیاهان جوان پس میدهند و موجب آسیبدیدن آنها میشوند.بنابراین از پوشش های پلاستیکی که در قسمت بیرونی سفیدرنگ و در قسمت داخلی سیاهرنگ هستند میتوان استفاده نمود و یا میتوان پس از کشیدن پلاستیک سیاه بر روی بستر کاشت، قسمت بیرونی آن را با رنگ پلاستیکی سفیدرنگ کرد. پیش از کشیدن پوشش پلاستیکی در مزرعه، بسترها باید با یک خاکورزی مناسب، صاف و مسطح شوند و همه کود پایه و کود دامی به خاک اضافه شود.در صورت استفاده از سامانه آبیاری قطره ای، لولهها را باید پیش از کشیدن پوشش پلاستیکی، در حاشیه مرکز بستر قرارداد.پوشش پلاستیکی بهوسیله تراکتور که جویهای کوچکی را در هر دو طرف بستر ایجادمی کند و حاشیه پوشش را درون آن قرار میدهد و بهصورت نواری 20-15 سانتیمتری از پوشش را در هر دو طرف با خاک میپوشاند، در مزرعه کشیده شود. پس از کشیدن پوشش پلاستیکی، سوراخهایی به قطر 8-7 سانتیمتر برای کاشت ایجاد میشود.در شرایط بسیار گرم سوراخها باید دارای قطر 12-10 سانتیمتر باشند و دستکم یک روز پیش از کاشت باز شوند تا دمای زیر پوشش کاهش یابد.
در سیستمهای کاشت مستقیم بذر در اوایل بهار میتوان از پوشش های شفاف استفاده کرد.در صورت استفاده از پوشش های پلاستیکی بدون سوراخ باید آنها را بیدرنگ پس از رویش گیاهان از خاک سوراخ نمود چون تأخیر در این کار ممکن است باعث مرگ گیاهان شود.سوراخها باید با چاقو ایجاد شوند که برای گوجهفرنگیهای فرایندی با جمعیت 60 هزار گیاه، حدود 10 کارگر در هر روز برای هر هکتار لازم است.در صورت نیاز به تنک کردن، این عمل باید با دست انجام شود که بسیار پرزحمت خواهد بود.
آبیاری:
پرورش گوجهفرنگی در فصل خشک یا در مناطقی با دورههای به نسبت درازمدت بدون بارندگی در فصل رشد ممکن است محدودیتی را برای رشد منظم گیاه و نمو میوه ایجاد نماید.بنابراین استفاده از آبیاری تکمیلی برای دستیابی به بیشینه عملکرد ضروری است.باوجود این به شرطی که در فصل بارندگی رطوبت کافی در خاک جمع شده باشد و دستکم تا عمق 150 سانتیمتری خاک مرطوب شود و خاک قابلیت نگهداری آب بالایی داشته باشد میتوان گوجهفرنگی را حتی بدون انجام آبیاری تکمیلی پرورش داد.در چنین شرایطی عملکرد میوه پایین ولی کیفیت میوه بالا خواهد بود.فصل رشد باید طوری گزینش داده شود که در یک دوره نسبتاً خشک با دماهای بهینه برای رسیدن و برداشت میوه بهپایان برسد.آمادهسازی خاک و کولتیواتورکشی در طی فصل رشد باید طوری صورت بگیرد که بیشینه رطوبت خاک حفظ شود و از ترک خوردن خاک جلوگیری شود و کمترین آسیب به سیستم ریشه برسد. سه نوع آبیاری به طور معمول مورداستفاده قرارمی گیرد که شامل آبیاری جوی پشته، آبیاری پاششی و آبیاری قطره ای است.
آبیاری جوی پشته قدیمیترین نوع آبیاری است و در بسیاری از نقاط جهان بهخاطر هزینه اولیه پایین در مقایسه با دیگر روشهای آبیاری، مورداستفاده قرار میگیرد. میزان آب مصرفی به حجم آب در حال جریان در جویچه ها، طول مدت جریان آب و شیب جویچه ها بستگی دارد. آبیاری جوی پشته میتواند در خاکهای متوسط تا سنگین که توزیع افقی آب به نسبت خوب است مورداستفاده باشد.در خاکهای سبک که توزیع عمودی آب بیشتر است بازده آبیاری جوی پشته پایین خواهد بود ولی اگر جویها بهاندازه کافی نزدیک به گیاهان باشند در خاکهای سبک نیز میتوان از این روش آبیاری استفاده نمود. آرایش کشتزار باید طوری باشد که توزیع بهینه آب بتواند در جویهایی با طول مناسب انجام شود.این روش میتواند به طور مؤثر در زمینهای به طور کامل مسطح به کار رود ولی در شرایط ناهموار استفاده از این روش با نارساییهای زیادی همراه خواهد بود.
آبیاری پاششی نیز در مناطق زیادی مورداستفاده قرار گرفته است ولی برتری آن آرایش به نسبت ساده سامانه است. آبپاشها ممکن است در فواصل مناسب بهصورت ثابت نصب شوند و یا میتوان آنها را در مزرعه در طول ردیفها حرکت داد یا خطوط آبیاری ممکن است ازیکطرف حرکت داده شوند.در صورت حرکتدادن خطوط در طول ردیفها، کل خط (در صورت نصب شدن روی چرخها) را میتوان بهوسیله تراکتور از محلی به محل دیگر کشید. در صورت حرکتدادن ازیکطرف، آنها را باید جدا کرد و هر لوله را (به طور معمول با m12 یا m24 طول) باید در عرض مزرعه بهطرف دیگر حمل کرد.آبیاری با این روش تنها در شرایطی دارای بازده بالا خواهد بود که منبع آب در مزرعه دارای فشار ثابتی بوده و وزش باد قوی در مزرعه وجود نداشته باشد.
آبیاری قطره ای بازده بسیار بالایی دارد.این سامانه مستقل از شرایط باد است و جریان آب میتواند بهآسانی با تنظیمکنندههای فشار تنظیم شود.نفوذ آب به درون خاک نیز میتواند بهآسانی در عمق و رطوبت بهینه کنترل شود.آبیاری میتواند در هر زمانی از روز نزدیک با بازده 100 درصد انجام شود. کود سرک، قارچکشها و آفتکشهای نفوذی (سیستمیک) نیز میتواند با این سامانه آبیاری توزیع شود.
نوع سامانه آبیاری، گسترش بیماریهای قارچی، باکتریایی و برخی از انواع کنهها را به طور محسوس تحتتأثیر قرار دهد.آبیاری پاششی میزان رطوبت آزاد را در جو افزایش میدهد که این امر محیط مناسبی را برای شیوع بیماریهایی مانند بلایت زودرس و دیررس، لکه برگ خاکستری و … فراهم میسازد. آبیاری جوی پشتهای و قطره ای در مقایسه با سامانههای پاششی شیوع بیماریهای فعال در شرایط مرطوب را کاهش میدهند ولی ممکن است برای بیماریها و آفات فعال در شرایط خشک مانند سفیدک پودری و کنههای تارتن قرمز و زرد مناسب باشند.باوجود این بیشترین آسیب وارد شده به محصول در بیشتر نواحی تولید، ناشی از شرایط رطوبت آزاد بالاست. ویژگی خاک و عمل آبیاری رشد و گسترش ریشهها را تحتتأثیر قرار میدهد. در خاکهای عمیق متوسط و سنگین، ریشههای گوجهفرنگی میتواند تا عمق 150 سانتیمتری (به طور غالب در عمق 80 سانتیمتری) رشد و گسترش یابند ولی در خاکهای سبک شنی تنها تا عمق 80-6 سانتیمتری خاک رشد میکنند.خاکهای کمعمق با لایههای غیرقابلنفوذ، سیستم ریشه را بیشتر محدود میسازند.گسترش خوب سیستم ریشه، تنشهای ناشی از افزایش ناگهانی دما یا بادهای خشک را کاهش میدهد.گسترش ریشهها در خاک و حجم خاک اشغال شده توسط ریشهها میتواند راهنمای خوبی برای تصمیمگیری در مورد فواصل آبیاری و میزان آب مصرفی در هر آبیاری باشد.در خاکهایی که حجم بیشتری از خاک توسط ریشهها اشغالشده است فاصله بین دو آبیاری میتواند 14-10 روز در نظر گرفته شود ولی در صورت سطحی بودن سیستم ریشه، فاصله بین دو آبیاری 5-1 روز خواهد بود.برنامهریزی بسیار دقیق میتواند بر اساس میزان تبخیر و تعرق و با پتانسیومتر صورت گیرد.درصورت گسترش خوب سیستم ریشه و بالا بودن قابلیت نگهداری آب توسط خاک، آبیاری میتواند در فواصل زمانی بیشتر بدون آسیبدیدن گیاه انجام شود.درصد مواد کل جامد محلول که اهمیت زیادی در محصول فرایندی دارد با تنش رطوبتی در طی دورههای رشد و رسیدن میوه افزایش خواهد یافت ولی اگر گیاه سیستم ریشهای سطحی داشته باشد این امر میتواند تنها با سامانه آبیاری قطره ای صورت گیرد.
پیش از کاشت بذر یا انتقال نشا باید خاک را تا عمقی که انتظار میرود ریشهها تا آن عمق رشد کنند، مرطوب نمود.چون مصرف مقادیر بالای آب پس از کاشت بذر یا نشاکاری ممکن است به گیاهان آسیب رساند.پس از استقرار کامل گیاهان، آبیاری ممکن است به مدت 33-1 هفته متوقف شود.در این شرایط با تبخیر آب موجود در لایههای بالایی خاک، ریشهها را وادار به رشد و نفوذ به لایه های عمیق خاک میشوند. پس از سپری شدن این مدت، آبیاری را میتوان بسته به شرایط آبوهوایی در فواصل زمانی 10-5 روز در آبیاری جوی پشتهای،14-10 روز در آبیاری پاششی و 5-2 روز در آبیاری قطره ای انجام داد.
در آبیاری قطره ای، فاصله بین دو آبیاری در دورههای بدون بارندگی میتواند ثابت بوده و یا بر پایه خواندن تانسیومتر تصمیمگیری شود. در خاکهای متوسط و سنگین در صورت رشد و گسترش خوب سیستم ریشه مراجعه به تانسیومتر در عمق 60 سانتیمتری پس از نخستین میوه نشینی یک راهنمای مناسب برای تصمیمگیری در مورد انجام آبیاری خواهد بود ولی در مراحل اولیه رشد قراردادن تانسیومترها در عمق 30 سانتیمتری خاک ارزیابی بهتری از وضعیت رطوبتی خاک به دست میدهد. در خاکهای سبک و کمعمق، تانسیومترها در عمق cm20،cm40،cm60 نصب میشوند و به طور معمول تانسیومتر راهنما پس از نخستین میوه نشینی در عمق 40 سانتیمتری و تانسیومتر شاهد در عمق 60 سانتیمتر قرار خواهد گرفت.
منبع:کتاب گوجهفرنگی.دکتر مهدی بهنامیان، دکتر مهدی حسن پور، دکتر سارا دژستان.نشر آییژ